2/21/12

خود را پایبند دستورات اسلام می‌دانند و همزمان دم از حقوق بشر می‌زنند.

        انسان از دیدن کسانیکه خود را مسلمان معتقد به این دین جنایت‌پرور می‌دانند درحالیکه خویش را مدافع حقوق بشر معرفی می‌کنند، متحیر می‌بیند.
     دم از دفاع از حقوق بشر می‌زنند و همزمان معتقدند که دستورات اسلام از سوی خدا صادر شده است، خدائی وهمی به نام الله؛ مگر چنین نیست که طبق دستورات همین دین کسی که از پدر و یا مادر مسلمان متولد شود چه بخواهد و چه نخواهد مسلمان است و در صورتیکه دینی غیر از اسلام را بگزیند، مرتد شناخته شده حکمش اعدام است؟
     از صدور حکم اعدام یوسف ندرخانی انتقاد می‌کنند بدون اینکه از ریشه‌ی این قانون عصر حجری سخن به زبان بیاورند، نیک می‌دانند که جمهوری اسلامی کاری جز اجرای دستورات محمد انجام نمی‌دهد.
     از نظر این دین و کتاب مقدسش، قرآن، منکران ارتباط محمد با الله مانند چهارپایان بلکه پست‌تر هستند؛ مگر می‌شود با جهل مبارزه نمود و همزمان به جاهلان و مرتجعانی که قوانین 1400 سال پیش شبه جزیره‌ی عربستان را قانونی خدائی و لازم الاجرا می‌دانند احترام گذاشت و آنان را مرجع نامید؟
    تا ریشه‌ی این قوانین جنایت‌پرور مورد نقد عموم قرار نگیرد اعدام یوسف ندرخانی اولین مورد از چنین اقداماتی نخواهد بود؛ زیرا اسلام دینی است که نسبت به مخالف فاقد تلورانس است.