10/29/13

اتحاد شوم چپگرایان ضد تاریخ ایران باستان با مسلمانان بیگانه پرست.

       چپگرایان ضد ایرانی انتظار دارند جمهوری اسلامی روز کوروش را به رسمیت بشناسد!

 جمهوری اسلامی سالهاست که برنامه‌ای مدون برای محو هرآنچه مرتبط با تاریخ و فرهنگ ایران و ایرانی دارد را اجرا می‌کند، به یقین نماد تاریخ شکوهمند ایران باستان کوروش بزرگ است، کسی که بنا به گفته‌ی تمامی تاریخدانان نخستین فرمان حقوق بشری را در جهان صادر کرد، او این دستور را در حالی صادر نمود که در اوج قدرت به سر می‌برد؛ جمع زیادی از ایرانیان میهن دوست سالهاست که تلاش می‌کنند تا روز 7 آبان که از آن به عنوان زادروز کوروش بزرگ یاد می‌شود را در تقویم ایران ثبت کنند که این اقدام با مخالفت رژیم اسلامی حاکم بر کشورمان مواجه گردید، این در حالی است که زادروز مردی جانی و آدم‌کش که انسانهای زیادی را از دم تیغ گذراند و آنگونه که در کتب تاریخی معتبر بیان شده در یک روز با همدستی عده‌ای مسلمان دیگر و به دستور پسر عمویش بیش از 700 نفر از یهودیان را گردن زد، به عنوان روز پدر نام نهاده شده است، پدری که باید الگوی پدران ایرانی باشد، تقویم جمهوری اسلامی پر از چنین مناسبت‌هائی است، مناسبتهائی که تاریخ ایران باستان هیچ نقشی در آنها ندارند، جالب اینجاست که چپگرایان ضد تاریخ کهن ایران و ایرانی همین موضوع را مستمسک خویش قرار می‌دهند تا بگویند که روز بزرگداشت کوروش روزی است جعلی.

قورباغه‌‌ی چاه نشین دانست و مجاهدین خلق نه!

     قورباغه‌ای در چاهی زندگی می‌کرد و زندگی خوب و راحتی داشت؛ او که همیشه در همین چاه زندگی کرده بود می‌پنداشت که این چاه، همه‌ی جهان است؛ تا اینکه روزی آب چاه کاملا خشک شد و او مجبور گردید به سوی جائی که گمان داشت انتهای جهان است یعنی دهانه‌ی چاه، بالا برود و آنجا بود که متوجه بزرگی جهان پیرامون خویش گشت و ...
     اکنون حکایت مجاهدین خلق چنین است، مسعود رجوی گروهی از هم‌میهنانمان را در محیط کوچکی به نام اشرف نگه داشته بود و بر این افراد کنترل کامل داشت، تنها منبع اطلاعاتی آنان نیز خود او و دار و دسته‌اش بودند و بنا به ذهنیتی که از دنیای پیرامون خویش داشتند گمان می‌کردند اردوگاه اشرف ملک طلق آنان است و تمامی مردم ایران مانند آنان می‌اندیشند، مزدوران خامنه‌ای هم از فرصت استفاد کرده و بسیاری از آنان را قلع و قمع کردند؛ جالب اینجاست پس از این یورش نیز اینان همچنان در توهم 35 ساله‌ی خویش به سر می‌یرند و گمان دارند علی رغم نوکری صدام در جنگ با میهنمان هنوز اگر نه همه‌ی مردم ایران که اکثریت طرفدار آنان هستند و البته دلیل این تصور هم ایزوله‌ شدنشان در محیط اشرف و از همه مهم‌تر چارجوب عقیدتی آنان است، ایشان از ترکیب اسلام و سوسیالیسم عقیده‌ای در ذهن دارند که فکر می‌کنند حقیقت مطلق جهان است و دنیا راهی جز پذیرش این عقیده نخواهد داشت، همین موضوع نقطه اشتراک آنها با جمهوری اسلامی است.


10/24/13

اگر به دختران موسوی تجاوز می کردند اصلا متعجب نمی‌شدم زیرا رژیم حاکم بر میهنمان اسلامی است.

   در خبرها آمده که مأموران زندان جمهوری اسلامی از دختران موسوی درخواست درآوردن لباس‌هایشان را نمودند تا بهتر بتوانند از آنان تفتیش بدنی داشته باشند، نخست تصور نمودم این مأموران احتمالا مرد بودند که اینگونه با واکنش تند هم‌میهنان غیرتمندم مواجه شدند البته برایم هم اصلا جای تعجبی ندارد که مردان مسلمان چنین برخوردی با زنان و دختران افرادی که با نظرات حکومتی مشکل داشته باشند نمایند، زیرا این دین تنها مسلمانان را به عنوان انسان به رسمیت می‌شناسد و در کتاب مقدسش، قرآن به صراحت تمام از غیر مسلمانان با عنوان انعام (حیوانات اهلی) یاد می‌نماید، از سوی دیگر در احکام فقهی اسلام (در اینجا شیعه) آمده است که اگر کسی بر امام معصوم بشورد باغی نامیده می‌شود و زنان و دختران چنین فردی به ملکیت در آورده می‌شوند (1) درست مانند رفتار با زنان و دختران اسیر غیر مسلمان از سوی دیگر طبق نظریه ولایت فقیه خمینی که جمهوری اسلامی بر پایه‌ی آن بنا نهاده شده در زمان غیبت امام معصوم اختیارات او به فقیهی جامع الشرایط واگذار می‌شود که اطاعتش درست مانند پیروی از امام معصوم می‌باشد و در واقع او نائب آن امام است ؛ شاید برای برخی این پرسش پیش بیاید که مگر رفتار اسلام با زنان غیر مسلمان چگونه است، این دین نه تنها به پیروان خویش مجوز تجاوز جنسی را به این زنان و دختران داده است، بلکه آنان از این اجازه برخوردارند که این زنان و دختران را در اختیار دیگران آن هم برای ارضای جنسی بگذارند و در قبال آن پول دریافت نمایند.
    در همین راستاست که تاریخ جمهوری اسلامی پر است از تجاوز جنسی به زنان و دختران قهرمان ایرانی که حاضر نبودند از خمینی و دار و دسته‌اش اطاعت کنند، آیا مردان غیرتمند ایرانی که از درخواست تفتیش بدنی از دختران موسوی رگ غیرتشان برافروخته شده در زمان شنیدن اخبار تجاوز جنسی به زنان و دختران اعدامی ما همین واکنش را داشتند؟!
   جالب اینجاست که گویا مأموران تفتیش کننده جملگی زن بودند، شاید هر کدام از ما بارها دیده‌‍‌ایم که مأموران جمهوری اسلامی چگونه برخوری با دختران ایرانی داشته‌اند آیا در آن زمان هم همینگونه برافروخته می‌شدیم یا ما ذاتا قهرمان پرستیم!
     ذات جمهوری اسلامی بزرگترین توهین است به زنان، آنجائی که حاضر نیست زن و مرد را در برابر قانون به عنوان انسان برابر بداند.
----------------------------------------
(1)
 کسی که علیه امام معصوم خروج کند(علنا دست از اطاعت او بردارد)  باغی نامیده می‌شود، چه یک نفر باشد و چه بیشتر؛  جنگیدن با چنین فردی(یا افرادی) همانند جنگ با کفار از واجبات است تا اینکه یا به اطاعت امام درآید و یا کشته شود(شوند)
در جنگ، زنان و اطفال پس از اسارت به ملکیت(برده یا کنیز) در می‌آیند،... ( لمعه دمشقیه اثر شهید اول، بزرگترین فقیه شیعه) 


10/8/13

رئیس جمهوری که اراده تماس تلفنی ساده را هم ندارد چگونه است که ادعا دارد اختیار پرونده هسته‌ای کشور در دست اوست؟

   محمد جواد ظریف در جلسه مشترک با کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته است"ما فکر می‌کردیم مکالمه‌ها و گفت‌وگوها در حدی که انجام شد در این حد مجوز داریم، ولی وقتی حضرت آقا اشاره کردند، برداشت ما این است که ایشان اولاً به گفت‌وگوی اوباما با دكتر روحانی انتقاد دارند و این را یکی از اقدامات نابجا می‌دانند و طولانی شدن مذاکرات بنده و جان‌ کری را احتمالاً نابجای بعدی سفر می‌دانند". 
      معنی سخن وزیر خارجه جمهوری اسلامی این است که در ابتدا فکر می‌کرده تماس تلفنی به جا و کاری در جهت درست بوده، اما پس از اینکه متوجه مخالفت خامنه‌ای یا به قول ایشان حضرت آقا شده آن هنگام بود که فهمیده این کار درست نبود است، این سخن خود بهترین دلیل بر دروغگو بودن روحانی و تیم اوست، رئیس جمهوری که اراده  حتی یک تماس تلفنی ساده را هم ندارد چگونه است که ادعا دارد اختیار پرونده هسته‌ای کشور دست او و دولت اوست! البته برای ما ایرانیان کاملا واضح است که تصمیم گیر اصلی در جمهوری اسلامی چه کسی است و این ژست دمکرات‌مآبانه جمهوری اسلامی تنها و تنها برای فریب جهانیان است و الا رئیس جمهور و دولت چیزی جز عمله‌های بیت رهبری بیش نیستند؛ درست است که سلیقه‌های احمدی نژاد با روحانی و ادبیات این دو مانند بفرما و بتمرگ تفاوت دارد اما در ماهیت گوش به فرمان ولایت فقیه بودن، هیچگونه فرقی با هم ندارند.
     آیا برای رسیدن به دمکراسی راهی جز نقد دینی که خامنه‌ای با تکیه بر آن در کشور خدائی می‌نماید و شکستن تابوهای همین دین وجود دارد؟



9/22/13

ستم مضاعف جمهوری اسلامی به اهل سنت ایران، امنیت ملی کشور را تهدید می‌‌کند.

     در خبرها آمده است که جمهوری اسلامی در نظر دارد تعدادی از فعالان فرهنگی مذهبی اهل سنت ایران را به جرم شرکت در ترور شیخ الاسلام برهان عالی اعدام نماید، این در حالی است که به گفته‌ی فعالان حقوق بشر دستگیری این افراد پیش از این ترور بوده و زمانی که ترور صورت گرفته متهمان در زندان بسر می‌بردند.
 اقدام جمهوری اسلامی در ستم به اهل سنت تهدیدی است برای امنیت ملی ایران، زیرا اگر اقلیت‌ها در جوامع احساس نمایند که از راه قانونی نمی‌توانند به حقوق خویش برسند ممکن است دست به خشونت کور بزنند؛ ستم جمهوری اسلامی به اقلیت‌های مذهبی در بسیاری از موارد مخصوصا ستم به اهل سنت ایران شرم آور است، با وجود جمعیت 20% اهل سنت در ایران هنوز نه تنها هیچ وزیر سنی که هیچ استاندار سنی مذهبی  انتخاب نشده و به نظر حتی اهل سنت نمی توانند مدیر کل اداره‎ای نیز بشوند، در شهرهای با اکثریت سنی تمام مشاغل کلیدی و بسیاری از مشاغل عادی به دست شیعیان مورد اعتماد حکومت است؛ مثلا اگر کسی وارد اداره‌های شهر زاهدان گردد، چیزی که بیشتر از همه چیز جلب توجه می‌کند، نبود کارمند بلوچ در اداره‌هاست؛ در اداره‌های دولتی این شهر از رئیس گرفته تا منشی و نظافتچی تقریبا همه از زابلی‌های شیعه هستند.
    هنگامیکه در شهر زاهدان می‌گردی احساس تنفری عجیب از حکومت را در دل هر بلوچی احساس می‌کنی، وضع به‌گونه‌ای است که این تنفر از حکومت تبدیل به تنفر از شیعه شده است؛ زیرا اگر بلوچی شیعه گردد، رژیم او را از تمام امکانات زندگی بهره‌مند می‌کند.
     در شورشی که پس از پخش شدن شایعه‌ی کشته شدن مولوی عبدالحمید در زاهدان پخش شد، مردم خشمگین این شهر، هر کس که لباسی غیر از لباس بلوچی را پوشیده بود مورد حمله قرار می‌دادند.
    در قلب محله‌های این شهر، حسینیه‌های زیادی را بر پا کرده‌اند و مراسم شیعیان را رساتر از همه جای ایران در آنجا برگزار می‌کنند.
در ادارات دولتی و بیمارستانهای زاهدان، تابلونوشته‌های شیعی زیادی نصب شده است.
    کسانیکه عبدالمالک ریگی‌ها را تروریستی بی‌رحم می‌دانند، باید به فضائی که او در آنها قرار دارد توجه نمایند؛ او زاده‌ی جائی است که از کوچکی چنین تبعیض‌هائی را دیده است؛ کشته شدن دهها عالم سنی فقط بدلیل پایبندی به اعتقاداتشان، اکنون کافی است این موضوع را با دستورات صریح قرآن در مجوز کشتن مخالف عقیدتی با هم بیامیزیم تا متوجه میزان اهمیت موضوع شویم.
   اگر به مراکز استانها نگاهی داشته باشیم عقب مانده ترین این مراکز شهرهای زاهدان و سنندج هستند؛ کافی است که لحظه‌ای خویش را جای مردم این مناطق قرار دهیم.

8/2/13

حسن روحانی در پاسخ به خبرنگار رویتر: سخنانم را تحریف کردند!

    حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ملت ایران در پاسخ به استفتاء خبرگزاری رویتر از ایشان در مورد منظورشان از زخم کهنه‌ای که سالهاست بر پیکر جهان اسلام نشسته است، اظهار داشتند: 
     اسلام احترام زیادی برای ملت یهود قائل است تا جائی که قرآن از آنان به عنوان ملتی یاد می‌کند که الله این ملت را بر تمامی ملل جهان برتری داده است (1) و منظور اینجانب از زخم کهنه، سلاحهای بیولوژیکی اسرائیل بود که دنیا باید فکری برای نابودیشان بکند؛ وی گفت "طبق اخبار موثقی که در اختیار دارد اسرائیل ویروس سیاه زخم را به صورت انبوهی تولید و در این سلاحها کار گذاشته تا در مراسم حج بر روی مسلمین فرو ریزد، از آنجائیکه جهان استکبار فکری به حال این موضوع نکرده ملت مسلمان باید برای دفاع از خویش و سرافرازی در برابر قضاوت تاریخ وارد عمل شود.
=================================
(1)
قرآن معتقد است میمون از یهودیان پدید آمد (شرح)

6/15/13

شاید حق با شما باشد.

       هنگامی که به وضعیت مردم نگاه می‌کنیم، همگی خواهان تغییر وضعیت و ناراضی از وضع موجود هستند، اگر سوار تاکسی شوی  یا در ضفهائی از صفوف مختلفی که جمهوری اسلامی برایت درست کرده‌ است با کسی سفره‌ی دلت را باز کنی متوجه می‌شوی که او هم ناراضی است، ناراضی از وضعیت خویش و میهن خویش، تقریبا در میان توده‌ی مردم کسی را پیدا نمی‌کنی که نه تنها از رهبران کشور بلکه حتی از آخوند جماعت راضی باشد.
           تجربه تاریخی به ما نشان داده که هیچ انقلابی به خاطر فقر اقتصادی صورت نگرفته، مردم ما هم از این قاعده مستثنی نیستند، آنان در این تاریکی اگر سوسوی نوری را مشاهده نمایند به امید دیدن خورشید به سویش می‌روند؛ اعتقاد من و بسیاری مانند این است که نباید منتظر تابش نور بشینیم بلکه خود باید نور را بسازیم ولی چگونه؟ امروز با خود کلنجار رفتم که شاید تو در اشتباهی! چگونه در تاریکی با دستان بسته شده‌ی خالی، نوری را بسازند؟ چرا نباید از روزنه‌ی امیدی که ممکن است در دل تاریکی ایجاد می‌شود استفاده کنند؟ آیا اگر ابزار رسیدن به قله را نداریم راضی به ماندن در ته دره شویم؟
     اما در مورد انتخابات و مخصوصا انتخابات ریاست جمهوری اخیر، من از جمله تحریمی‌ها بودم و به کسی رأی ندادم، امروز باید شجاعت آن را داشته باشم که نگرشم را دوباره سبک و سنگین کنم که اگر من انتخابات را تحریم کردم گزینه‌ی جایگزین آن برایم چه بود؟ تماشا و منتظر رسیدن سوشیانش؟ اگر ته چاهی باشم و طنابی به سویم فرستاده شود به خاطر ترس از اسارت باید همانجا بمانم؟  درست است که شرط تأیید صلاحیت هر کاندیدائی التزام عملی به ولایت فقیه و به اصطلاح بله قربان گوی خامنه‌ای بودن است، ولی باید در نظر بگیریم که انسانها روبات نیستند و شخصیت هر انسانی با دیگری تفاوت دارد، چرا نباید بین راضی شدن به وضعیت موجود و گزینه‌ای که ممکن است امیدی در آن نهفته باشید دومی را انتخاب نکنیم؟
 
    

6/13/13

وازرت کشور مجبور به تعویض لیست نامزدها شد.

     شب گذشته  پس از انتشار وسیع لیست نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که وزارت کشور به شعب اخذ رأی اعلام کرده بود، لیستی که در آن تنها نام غلامعلی حداد عادل را خط زده بودند وزارت کشور امروز صبح لیست جدید 6 نفره را به کلیه شعب اعلام کرده است که در آن نام محمد رضا عارف و غلامعلی حداد عادل در آن نیست.
    این موضوع را وزارت کشور در اطلاعیه شماره 7 خویش پس از اعتراض محمد رضا نعمت زاده رئیس ستاد انتخاباتی روحانی به کلیه شعب ابلاغ کرده است، این اطلاعیه پس از اعتراض ستاد روحانی صادر شده است.
    محمد رضا صادق نماینده روحانی در ستاد انتخابات وزارت کشور از قول روحانی  گفته است که آقای روحانی در تماسی که با بنده گرفته بود اظهار داشت هنوز در برخی شعب اخذ رأی به عنوان مثال شعبه‌ای که ایشان در آن رأی خود را به صندوق انداختند، هنوز اسامی کاندیداهایی که انصراف داده اند حذف نشده است و این باعث می شود آرای باطله زیاد شود.
    این موضوع نشان دهنده‌ی اهمیت اطلاع رسانی است، من بیش از این نمی توانم اطلاعات بدهم، شب گذشته زمانی که این عکس را گذاشتم متوجه ریسک بالای این کار بودم و احتمال می‌دادم که فردا لیست را عوض کنند؛ من این اطلاع رسانی را انجام دادم  و اعتبارم را گرو گذاشتم که خوشبختانه سبب شد آنان از ترس رسوائی  عقب نشینی کنند، البته نمی توانند جلو رسوائی پخش تعرفه‌ی انتخابات 12 ساعت قبل از شروع اخذ رأی بگیرند.
  

اولین تقلب در انتخاب کلید خورد.

     عکس زیر لیست نامزدهائی است که باید در محل شبعه اخذ رأی نصب گردد، این لیست از سوی وزارت کشو به تمام شعب فرستاده شده، عکس تعرفه‌ی فردا را نیز به همراه آن در اینجا گذاشتم تا جای شکی برای کسی باقی نماند؛  همانگونه که مشاهده می‌شود تنها اسم علامعلی حداد عادل خط زده شده و "نام محمد رضا عارف فرزند میرزا احمد" همچنان در لیست افرادی است که می‌شود به آنان رأی داد؛  به افراد کنار صندوق گفته شده که اجازه‌ی خط زدن آن را ندارند تا این شبهه در رأی دهنده ایجاد شود که او کناره‌گیری نکرده است، شاید این حیله در میان افراد آگاه کارائی نداشته باشد اما عقینا باعث افزایش رأی باطله به زیان روحانی تمام خواهد شد:
     پس از انتشار وسیع عکس بالا، امروز وزارت کشور لیست جدید نامزدها که تنها شامل 6 نفر است را به کلیه شعب اعلام کرد که اسم عارف و حداد عادل در آن نیست، در مورد عکس بالا زیاد نمی‌توانم توضیح بدهم و بنابه اخباری که من دارم همین اطلاع رسانی بود که باعث شد امروز صبح لیست را کاملا عوض کنند؛ این موضوع را وزارت کشور در اطلاعیه شماره 7 خویش در روز اخذ رأی (روز جمعه 24 خرداد 1392) پس از اعتراض محمد رضا نعمت زاده رئیس ستاد انتخاباتی روحانی به کلیه شعب ابلاغ کرده است، وزارت کشور در توجیه علت حذف نشدن نام عارف از لیست نامزدها گفته که او رسما به این وزارتخانه اطلاع نداده است، این در حالی است که طبق گفته مسئولان ستاد انتخاباتی روحانی،  روز چهارشنبه رسما این موضوع به اطلاع صولت مرتضوی رئیس ستاد انتخابات کشور رسیده است.
خود روحانی نیز گفته است که در حوزه‌ای که او رأی داده هنوز نام عارف حذف نشده؛ نقل مستقیم خبر از سایت خبرگزاری مهر:
     محمدرضا صادق نماینده حسن روحانی در ستاد انتخابات کشور گفته آقای روحانی در تماسی که با بنده گرفته بود اظهار داشت هنوز در برخی شعب اخذ رای به عنوان مثال شعبه‌ای که ایشان در آن رأی خود را به صندوق انداختند اسامی کاندیداهایی که انصراف داده اند حذف نشده است و این باعث می شود آرای باطله زیاد شود.     
     این در حالی است که جواد مقیسی رئیس ستاد نظارت بر انتخابات شورای نگهبان در پاسخ به نماینده روحانی گفته که دقایقی قبل اطلاعیه‌ای در همین خُصوص یعنی انصراف نامزدها تنظیم کردیم که منتشر خواهد شد.
    اشاره‌ی مقیسی به اطلاعیه شماره 7 ستاد انتخابات وزارت کشور است...
    البته اکنون در بیشتر نقاط کشور لیست را عوض کردند تا بیش از این رسوا نشوند، ولی با پخش تعرفه 12 ساعت پیش از آغاز رأی گیری چه می‌کنند؟! (شماره سریال تعرفه جهت حفظ امنیت منبع اطلاعاتی پنهان شده)
     طبق گزارش رسیده از برخی از شعب آخذ رأی مخصوصا در شهرستانها هنوز همین لیستی که در اینجا گذاشته شده در معرض دید عموم است.
         برای شناخت بیشتر اسلام و دیدن خرافات این دین، اینجا را کلیک کنید.

6/12/13

نه به کسی که کُردانیز کرده رأی می‌دهم و نه به نظام کُردانیسم.

         دانشگاه آکسفورد اخیرا واژه‌ی کردانیز ( Kordanize) و  کُردانیسم  (Kordanism) را به واژگان خود اضافه کرده است، این واژه به کسی و یا گروهی اتلاق می‌گردد که برای خویش مدرک سازی نمایند، منشاء این نامگذاری علی کردان آن سینه چاک ولایتمداری است که با تقلب خود را فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد نامید و با همین مدرک تقلبی در معتبرترین دانشگاههای ایران به عنوان استاد تدریس می‌کرد.
     روشنفکران ما انگار بلدند تنها عیوب کسانی را ببینند که مخالفشان هستند و اگر کسی گامی را در راستای اهداف آنان بردارد سعی در کتمان عیوبش را دارند، قطع به یقین مدرک تحصیلی دانشگاهی بیشتر سران جمهوری اسلامی اگر از دانشگاههای داخلی باشند سفارشی است و اگر از خارج از ایران با کردانیز کردن همراه است؛  یکی از همین افراد آخوند "حسن روحانی" است که به دروغ می‌گوید مدرک دکترای حقوق خویش را از دانشگاه گلاسکو گرفته است، این دانشگاه اخیرا اعلام کرده است که فردی با نام حسن روحانی از این دانشگاه فارغ التحصیل نشده است، او در توجیه ادعا کرد که مدرک را پیش از انقلاب و زمانی گرفته است که نام وی  حسن فریدون بود است، جالب اینجاست که هیچکس با چنین نامی نیز از دانشگاه گلاسکو مدرک دکترا نگرفته است؛ از آنجائی که برای توجیه دروغ باید دروغ دیگری گفته شود اطرافیان او گفتند که وی مدرک خود را از دانشگاه "گلاسکو کالدونیان" گرفته است این در حالی است که دانشگاه مزبور در سال 1993 تأسیس شده است یعنی زمانی که نام وی طبق سخنان خودش حسن روحانی بوده نه حسن فریدون، ایشان برای توجیه این امر گفته است که او این مدرک را در سال 1999 گرفته است و این همان زمانی است که وی مشغول مذاکرات هسته با قدرتهای بزرگ بود؛ برخی از مردیدانش برای تویجه این ادعا می گویند که شخصی با نام حسن فریدون از این دانشگاه مدرک دکترا گرفته جالب است که مردک دکترای حسن فریدون در زمینه فلسفه است نه حقوق، ضمنا نام ایشان طبق سخنان خودش پس از انقلاب حسن روحانی بوده نه حسن فریدون.

5/30/13

جامعه ما برای شناخت بیشتر اسلام و رسیدن به دمکراسی واقعی به افرادی مانند سعید جلیلی نیاز دارد.

     سعید جلیلی در جمع زنان حامی خویش گفته است که "هویت زن در خانواده شکل می گیرد که همان مادر بودن است نه اینکه هویت زن را در چرخه اقتصادی و بازار سرمایه قائل شویم" 
   این نگاه دقیقا همان نگاه اسلام به زن است، اگر آیات قرآن با دقت خوانده شود برای زنان در جامعه نقشی قائل نیست، زن ابزاری است جنسی در اختیار مرد که در قبال دریافت نفقه هم سبب آرامش مرد گردد و هم برای او فرزند تولید نمائید، پس زن باید همواره در خانه بماند و تنها در خانه است که حق دارد به بهترین شکل خود را آرایش نماید، این در حالی است که مردان نه تنها مجازند که خود را در بیرون از خانه به زیباترین شکل در بیاورند بلکه بر این امر سفارش نیز شده است. 
     سخنان بزرگان دین نیز در همین راستاست، علی ابن ابیطالب در حدیثی می گوید که " مردان از زمین خلق شده‌اند همانا توجهشان به زمین است و زن از مرد خلق شده و همانان توجهش به مردان است، پس ای توده‌های مردان، زنانتان را زندانی کنید!" شرح مفصل
       وی همچنین در نهج البلاغه به صراحت گفته که " و بپرهیز از مشورت با زنان که رأیشان پوچ و عزمشان سست است. بر چشمانشان پرده(حجاب) بینداز که هر چه این پرده استوارتر باشد، آنها به عفاف پایبندترند. بیرون رفتن زنان از خانه آنگونه زشت نیست که تو کسی را به خانه آوری که شایسته‌ی اعتماد نباشد! اگر می‌توانی آنگونه رفتار کن که غیر از تو کس دیگری را نشناسد....." ادامه
    به نظر من رای آوردن سعید جلیلی گامی است به جلو در راه رسیدن به دمکراسی، زیرا افراد مؤمنی مانند او هستند که بدون تقیه احکام این دین را بیان می‌کنند که نتیجه‌اش شناخت بیشتر مردم ما از اسلام است.
   

5/25/13

آیا سیاست خارجی سعید جلیلی همان ساست خارجی محمد ابن عبدالله است؟

     سعید جلیلی فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق است او رساله‌ی دکترای خویش را سیاست خارجی پیامبر انتخاب کرد؛ از همین کتاب می‌توان سطح جهان‌بینی او را شناخت، قطعا نگاه وی به جهان نگاهی است ایدئولوژیک با تمسک به رفتار مردی که در 1400 سال پیش خود را فرستاده‌ی خدائی به نام الله نامید، محمد در زمانیکه قدرت گرفته همواره سیاست تهاجمی مقابل مخالفین خویش داشت به گونه‌ای که مخالفان خویش را با دشمن برابر می‌دانست، او تمام ادیان و مذاهب جهان غیر از آن چه که خود بیان می‌کرد را باطل می‌نامید، وی برای رسیدن به هدف دست به هر کاری می‌زد؛ اولین اقدام عملی او غارت اموال کاروان بازرگانی اهل مکه بود، غارتی که منجر به جنگ بدر گردید، او پس از این جنگ متوجه گردید که می‌تواند به چنین سیاستی قدرت خویش را بسط دهد، بنابراین در تاریخ اسلام مشاهده می‌گردد که از میان حدود 32 جنگی که او داشت تنها در جنگ احد و خندق (کندک) مورد هجوم قرار گرفت و در مابقی جنگها او به هدف غارت قبایل مختلف، به آنان حمله می‌کرد؛ وی در این حملات هیچ اصول اخلاقی را به رسمیت نمی‌شناخت، تجاوز به زنان و دختران کسانیکه آنان را کافر می‌خواند و کشتن تمام مردان بنی‌قریظه از پیر گرفته تا نوجوان در همین راستاست، محمد تنها کسی در تاریخ است که پسران نوجوان قومی را تنها به جرم اینکه بر آلتشان اندک موئی روئیده کشته است، زیرا آنان را دشمنان بالقوه می‎دید. وی در اواخر عمر و زمانیکه احساس قدرت زیادی کرد حتی به روم نیز لشکر کشید، وی به روشنی گفته که الله به من دستور داده تا با مردم بجنگم تا مسلمان شوند.
   سعید جلیلی نیز خود را پیرو چنین مردی می‌داند، مردی که با پیروانش بسیار مهربان بود و همزمان مخالفینش را دشمنانی می‌دانست که باید کشته شوند.

5/14/13

سند درست بودن سخنان رهبر معظم انقلاب در قانونمند بودن کتک زدن به زن در جوامع اروپائی

      چندی پیش محققان اروپائی آثار کتابی که مهمترین منبع قانونگذاری اروپائیان است را یافتند، در این کتاب که البته مقدار زیادی از آن موریانه خورده بود به صراحت به مردان اجازه داده شده که زنانشان را کتک بزنند، البته قسمتی از متن موریانه خورده و موجود نیست و غربیان هم با استناد به همین متن موریانه خورده چنین استدلال می‌کنند که منظور از کتک زدن نوازش زن است، در زیر متن موریانه نخورده این سند مهم به همراه ترجمه‌ی آن را مشاهده می‌کنید:
--------------وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا (نساء/34) --------- و زنانى كه از نافرماني آنها می‌ترسید، بايد نصيحتشان كنيد و در بسترها(ی‌تان) از آنان دورى كنيد آنها را بزنید، پس اگر از شما پیروی نمودند، ديگر بهانه جويى نكنيد که الله بلندمرتبه بزرگ است.‏
برای دیدن شرح این آیه به همراه آیات مشابه اینجا راکلیک کنید.

5/12/13

جریان انحرافی و حامیان فتنه پیش و پس از انتخابات

با ورود یک‌باره سعید جلیلی به گود انتخابات به نظر می‌رسد نظر نائب امام عصر حضرت امام خامنه‌ای مد ظله العالی این بار به ایشان نزدیکتر باشد.

5/11/13

اصولی که اصولگرایان به آن اعتقاد دارند.

1- مجاز بودن سب و لعن،  دشنام و توهین  به مخالفان با استناد به احادیث معتبر مذهب رسمی کشور:
 قال رسول الله (ص): إذا رأيتم أهل الريب و البدع من بعدی فأظهر والبراءه منهم و أكثروا من سبهم و القول فيهم و الوقيعة وب اهتوهم كيلا يطمعوا في الفساد في الاسلام و يحذر هم الناس و لا يتعلمون من بدعهم يكتب الله لكم بذلك الحسنات و يرفع لكم به الدرجات فی الاخره.
الکافی باب مجالسه اهل المعاصی/ج2/ ص524

   اهل شک و بدعت گزاران راديديدآشکارا از آنان دوری کنيد و  تا جائی که می توانید به آنان دشنام دهید ودرباره ايشان به تهمت و بدگويي سخن رانده و مبهوتشان کنيد تا به طمع فساد و تبهکاري دراسلام نباشند مردم را از آنها بترسانيد که چيزي از بدعتشان نياموزند که خداوند برايتان خوبیها و حسنات نوشته است و بدين جهت در آخرت برای شما درجاتی بلند و رفيع مقرر داشته.

2- مجاز بودن بدترین شکنجه حتی تجاوز جنسی به مردان و زنان باغی؛ باغی به کسی گفته می‌شود که بر علیه حکومت اسلام بشورد.
دلیل

3- برده قلمداد کردن ملت ایران و ابله دانستن آنان با کمک صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران و روزنامه‌هائی مانند کیهان.

4- واجب بودن مرگ بر آمریکا گفتن.

5- ایران را در خدمت انرژی هسته‌ای قرار دادن. 

6- به فکر اندوه لبنان بودن به قیمت گریه‌ی مردم ایران.

7- امنیت اخلاقی را با پوشش زنان یکی دانستن.

8- سوریه را مهمتر از خوزستان دانستن و کمک بیشتر به بشار اسد برای کشتن مردم خود.

و دهها اصول شناخته شده‌ی دیگر....

5/9/13

دلم سوخت

    این ماجرائی که الان بیان می‌‌کنم مربوط به به 2 ساعت پیش است، در یکی از پیاده‌روهای شهر می‌گشتم و کنار دکه روزنامه‌فروشی ایستادم تا روزنامه‌ای را بخرم، غیر از من 2 نفر دیگر هم آنجا ایستاده بودند، در همین حال نفر سومی از راه رسید، یکی از این دو را می‌شناخت با هم دست دادند و  به دوستش گفت: "چه خبر"؟ او هم  با شوخی گفت: "سلامتی رهبر"، همین جمله کافی بود تا همان شخصی که از قبل آنجا ایستاده بود واکنش نشان دهد و به گوینده اعتراض کند که چرا به رهبر انقلاب توهین کردی! گوینده این جمله می‌گفت که من منظوری نداشتم و مشغول قسم خوردن شد من هم کلی ازش خواهش کردم که بابا منظوری نداشت و اشتباه کرد شما ببخشش ولی متأسفانه فرد معترض که جوانی حدودا 20 ساله بود قبول نمی‌کرد و پس از یکی دو دقیقه دو نفر دیگر هم آنجا حاضر شدند و او را دستگیر کردند، از اون موقع تا حالا حوصله هیچ چیز را ندارم و دلم هم برای ملت بدبخت ایران می‌سوزند که با چه هدفی انقلاب کردند و نتیجه‌اش چی شد و هم برای آن مرد که اینگونه ناجوانمرانه او را دستنگیر کردند که معلوم نیست چه پاپوشی برایش درست کنند، با خود گفتم تا این رژیم ایدئولوژیک در ایران هست، کشورم هرگز درست نخواهد شد.........

5/4/13

دستگیری اعجازگونه‌ی عاملان ربودن پیکر حجر ابن عدی در سوریه!

       تلویزیون سوریه لحظاتی پیش با نشان دادن چهره‌ی مردی که از سینه به بالا کاملا شبیه خوک بود اعلام کرد با عنایت امام عصر، نیروهای "الاستخبارات العربیه السوریه" (معادل وزارت اطلاعات) موفق شدند دو تن از عاملین اصلی اقدام ضد اسلامی تروریستها را در نبش قبر و سرقت پیکر پاک و مطهر حجر ابن عدی که به خوک تبدیل شده بودند را دستگیر کنند، این کانال تلویزیونی اعلام کرد که  جسد یار باوفای امیرالمؤمنین، حجر این عدی کاملا سالم بود و بر خلاف شایعات حتی قطره‌ای خون هم بر پیکر مبارک مشاهده نشد.
       آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پیامی این پیروزی را به ملت‌های مسلمان جهان شادباش گفت، رادیو معارف نیز با قطع برنامه‌ی عادی خود، به طور مستقیم از حوزه‌ی علمیه قم برنامه‌ای با عنوان معجزه‌ی حجر که در آن روحانیون و طلاب با در آوردن عمامه‌هایشان اقدام به شادی می‌کنند را با هیجان فراوان پخش می‌کند، آنان معتقدند که خوک شدن این افراد وعده‌‎ای است که قرآن کریم داده است، اخبار تکمیلی بعدا به آگاهی شما خواهد رسید.
افرادی که تبدیل به خوک شدند:

5/2/13

جناب رحیم مشائی، سوژه‌ی قرآئت ایرانی شما از اسلام ته چاه خوابیده، بیدارش کنید.

    رحیم مشائی گفته است: "ادعای ما این است که اسلام در جهان فراگیر خواهد شد و البته آن قرائتی از اسلام که در ایران جاریست از چنین ظرفیتی برخوردار می باشد"
   وی افزوده است که "دیگر طرح کلیتی به نام اسلام جواب نمی‌دهد و شناخت عمومی مردم دنیا از اسلام، به عنوان یک مفهوم کلی بخصوص با توجه به قرائت‌هایی که در برخی کشورها ارائه شده است، منفی می‌باشد"
     جناب مشائی تصور می‌کند مردم جهان هنوز قرآئت شیعی از اسلام که مبتنی بر منجی است به نام مهدی و فعلا بنابه مصلحتی از چاه سامرا به جمکران هجرت کرده در آنجا ساکن است را درست نشناخته‌اند و جهانیان با شنیدن این قرآئت از اسلام تصورشان از این دین به عنوان دین جنایت و ترور به دین رحمت تغییر خواهد کرد، در پاسخ باید گفت: جناب مشائی، درست است که مردم جهان امام زمان شما را نمی‌شناسند اما ما ایرانیان که  او را درست می‌شناسیم، شما خوب می‌دانید هنگامیکه نامبرده‌‌ که پرچمدار قرآئت نو شما از اسلام است بیاید بر طبق روایات شیعه تمامی مردم جهان را خواهند کشت حتی پشت کوه قاف (1) و در روایات معتبری که در کتب شماست وی از هر 1000 نفر از مردم جهان 999 نفر را می‌کشد، برای این مهم  8 ماه با تمام توان آدم خواهد کشت(2) و مجلسی در بحارالانوار نقل می‌کند  امام زمان تا آن اندازه آدم می‌کشد که خون تا ساق پایش برسد، همچنین نبش قبر کرده تمامی بزرگان اهل سنت را پس از زنده کردن دوباره خواهد کشت و بر عایشه زن محمد ابن عبدالله حد زنا جاری خواهد کرد.
      آیا فکر می‌کنید که اگر مردم جهان با او آشنا شوند فوج فوج شیعه خواهند شد، اگر چنین تصوری دارید بهتر است در سلامت روان خویش شک کنید.

-------------------------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------------------------------
(1) محمد شفیع بن محمد صالح (از علمای جبل عامل لبنان دعوت شده به ایران به درخواست پادشاهان صفوی)در کتاب مجمع المعارف و مخزن العوارف، باب رجعت ائمه، صفحه 57  شرح مفصل
(2) کتاب یوم الاخلاص ص 381

5/1/13

الگو قرار دادن زنی که در سن 10 سالگی ازدواج نمود و نزدیک به نیمی از عمرش باردار بود توهین است به زنان ایرانی.

     روز زن نامیدن سالگرد زایش زنی  پدرش خصلت پدوفیلی داشت و شوهرش وی را به چشم ماشین جوجه کشی خویش می‌دید، جنایت بر علیه دختران کشورمان و توهینی است آشکار به زنان ایران زمین.

4/28/13

چرا برای اجرای نمایشنامه‌ی انتخابات از جیب مردم هزینه می‌کنید؟

     همگان می‌دانند که سخنان و تهدیدات حسین شریعتمداری و معروف به حسین بازجو، سخن جناب آقاست؛ حسین بازجو به نمایندگی از آغا در روزنامه‌ی ولایت‌مدار کیهان علنا خاتمی  که همیشه خود را پیرو ولایت فقیه و معتقد به آن می‌دانست تهدید نموده است؛ خامنه‌ای تحمل کسی را دارد که کاملا بله قربان گویش باشد و اگر احساس کرد که شخصی ممکن است اندکی از این امر فاصله داشته باشد به هیچ عنوان او را تحمل نخواهد کرد.
      کسی نیست به جناب خامنه‌ای بگوید، جناب ولی امر مسلمین جهان، چرا هزینه‌ی انتخابات را بر دوش ملت بدبخت ایران می‌گذارید، خودت یکی از این کسانیکه تشخیص می‌دهی بهتر از بقیه  پاچه‌خواری شما را بلد است انتخاب کن، زیرا ممکن است رای اکثریت در تشخیص میزان پاچه‌خواری اشتباه باشد:

پاچه خواران
     برای رسیدن به دمکراسی راهی جز نقد دین و شکستن تابوهای دینی که در واقع پوششی هستند برای جنایت وجود ندارد.

شرط خاتمی برای شرکت در انتخابات و روش او برای نجات مردم!

انتظار خاتمی از مردم در هنگام بحران:
اصلاحات

برای رسیدن به دمکراسی راهی جز نقد دین و شکستن تابوهای دینی که در واقع پوششی هستند برای جنایت وجود ندارد.

بنوازید و تا ویرانی کامل ایران به نواختن ادامه دهید، زیرا ما ملت همیشه در صحنه هستیم.

ارکستر سمفونیک ملی در سال حماسه اقتصادی
حماسه اقتصادی

4/24/13

اگر الله از عرشش پائین بیاید و جنتی هم او را تأیید صلاحیت کند من در این انتخابات شرکت نخواهم کرد.

       کشورم را متعلق به موجودی موهوم به نام امام زمان می‌دانند، خامنه‌ای هم به عنوان نایب بر حق این امام وهمی که خود در ته چاه پنهان شده معرفی می‌کنند و او را ولی فقیهی می‌دانند که بر طبق نظریه‌ی خمینی او حتی بر جان و مال مردم ولایت دارد و اختیاراتش تا جائی است که حتی می‌تواند حرام خدایشان، الله را حلال و حلالش را حرام نماید؛  آیا کسی متصور است که در از دل این ایدوئولوژی دمکراسی بیرون بیاید؟  آیا دمکراسی با حکومت اسلامی و قانونی که آنان را ازلی و نوشته‌ی خدا می‌دانند سازگار است؟ چگونه می‌شود سخن از جمهوری زد و همزمان خود را تابع بی چون و چرای خامنه‌ای دانست؟ نامزدهای انتخاب ریاست جمهوری اسلامی دو گروهند، یا تابع به قول الله کالانعام خامنه‌ای هستند که در این صورت تأیید شده و از میان آنان یکی برگزیده خواهد شد و یا مخالف که در این حالت جنتی و دار و دسته‌اش به او اجازه شرکت در نمایشنامه‌‌ای که خامنه‌ای کارگردان آن است را نخواهند داد؛ پس این انتخاب مانند این است که کسی برای خرید وسیله‌ای نقلیه به باز خرفروشان برود و در آنجا هم خری چند را به او نشان دهند تا از میانشان یکی از برگزیند.
     برای رسیدن به دمکراسی باید مراحل پیش نیاز آن طی گردد و به نظر برای رسیدن به این هدف در جامعه‌ی خرافه‌ زده‌ی ایران که مردم آن برای گرفتن حاجت به امام و امزادگان مرده مراجعه می‌کنند راهی جز تلگنر زدن و شکستن تابوهای دینی به قصد بیدار کردن مغزشان از خواب مصنوعی که آخوند و ملا او را در این حالت نگه داشته‌اند وجود ندارد.
..............................................

منظور از عرش الله در قرآن چیست؟ آیا به معنی تخت پادشاه است؟



4/1/13

رحیم مشائی ترور شد

      رادیو جوان لحظاتی پیش اعلام کرد که اسفندیار رحیم مشائی در حالی که قصد ورود به نهاد ریاست جمهوری را داشت توسط فردی ناشناس ترور شد و در راه انتقال به بیمارستان درگذشت، این رادیو به جزئیات این خبر نپرداخت، هنوز تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی این خبر را تأیید نکرده است، باید منتظر اخبار تکمیلی ماند.

3/22/13

وای به روزی که بمب اتمی بدست فاشیست‌های اسلامی حاکم بر کشورمان بیفتد.

    خامنه‌ای در سخنرانی خود در کنار گور امام رضا بیان کرد که اگر اسرائیل به ایران حمله کند هیفا و تل آویو را با خاک یکسان خواهد کرد؛ این سخن به نظر معنادار است؛ ملایان حاکم بر کشورمان خود را پیرو اسلام می‌دانند، دینی معتقد است برای اجرای عدالت باید جنگید و ریختن خون غیر مسلمانان را جایز می‌داند، احمدی‌نژاد می‌گوید بهار خواهد آمد، همگان می‌دانیم که منظور چیزی جز بستر سازی برای ظهور امام زمانشان نیست، در عقیده‌ی آنان او زمانی خواهد آمد که جهان پر از بلوا و آشوب باشد او خواهد آمد و از هر 1000 نفر ساکن کره‌ی زمین 999 نفرشان را خواهد کشت، این موضوع جزء عقیده‌ی مسلم شیعه است و در چندین کتاب مرجعشان آمده است.
      اکنون موارد بالا را به احتمال دستیابی ملایان به بمب اتمی اضافه کنید، نتیجه چه خواهد بود! آیا چیزی جز فلاکت برای ایران و ایرانی؟ زیرا اسلامگریان به وعده‌ی دین و خدایشان باور دارند و استباطشان چیزی جز رهبری دین و عقیده‌ی‌شان بر جهان نیست آنان معتقدند عدالت واقعی زمانی برپا خواهد شد که عقیده‌ی آنان بر جهان حاکم گردد و این چیزی جز اعتقاد فاشیستها نیست.

بر طبق تمام تعریف‌هائی که از فاشیسم صورت گرفته است، ایده‌ای است دارای بعدی روحانی که به فردی خاص منتقل می‌گردد.
 در اسلام، همه‌ی مردم ملزم به پیروی از الله هستند، از آنجائیکه این خدا با هیچ کسی ارتباطی ندارد و مفهومی است کاملا ذهنی، لذا رهبر اسلام سخنان خود را سخنان او می‌داند، در اسلام او کسی است که از روی هوا سخنی را بر زبان جاری نمی‌کند و تمام سخنانش وحی خداوندی است:
 بر طبق آموزه‌های اسلامی، فرد فرد جامعه باید در راستای محمد قرار گیرند تا به بُعدی فرازمینی که در او وجود داشت برسند، هر گونه کژی در این راستا برابر است با نابودی، اگر فردی پس از قرار گرفتن در این مسیر از آن روی‌گردان شد، او از مفهوم انسانی که الله برای خلقتش در نظر گرفته است، خارج گردیده و به موجوی پست "پست‌تر از هر پستی" تبدیل می‌گردد که وی را مرتد می‌نامند، کسی که باید به زندگی‌ فردی‌اش پایان داد، اگر شخصی در اساس از پذیرش او بعنوان موجود فرازمینی و کسی که با خدا متصل است امتناع ورزد، مانند جانورانی است که چند روزی در این جهان می‌چرد و از حقوقی پائین‌تر از رستگاران(مؤمنین به او) برخوردار خواهد بود، پس محمد در تعریف فاشیسم کاملا می‌گنجد.
اکنون که محمد در میان امت اسلامی نیست این اختیارات به چه کسی واگذار می‌گردد؟...
مقایسه‌ی اسلام و فاشیسم


3/1/13

تجزیه طلب، آذربایجان بخشی جدا نشدنی از هویت ایران است، تو کوچکتر از آنی که هویت تاریخی ملتی را تغییر دهی!



     جناب تجزیه طلب، آذربایجان پاره‌ی تن ایران بوده و خواهد بود ؛ مگر تو می‌توانی خدشه‌ای به این جسم پاک وارد کنی؛  اگر توانستی اسطوره‌ی پاکی و نجابتی که زاده‌ی سرزمین ایران است، زرتشت بزرگ، را از ایران بگیری، خواهی توانست ایران عزیز ما را تجزیه نمائی؛ زیرا زایش او با نام آذربایجان عجین است.(1)
 آیا می‌دا‌نی تقدس دریاچه‌ی ارومیه بخاطر کیست؟
   واژه‌ی آذربایجان آمیخته با فرهنگ و تاریخ ایران است؛ مگر می‌شود تاریخ ملتی را دزدید؟:


 كیخسرو پیش از نشستن بر تخت شاهی، همراه با پدربزرگ خود كیكاوس به سوی خاك آذرگشسب (آذربایجان) روان می‌شود تا در محراب، آغاز سلطنت خود را متبرک و از خداوند در اداره‌ی امور كشور یاری بخواهد:
چنین گفت خسرو به كاوس شـاه / كه جز كردگار از كه جوییم راه
بدو گفت: ما هم‌چنین با دو اسب / بتازیم تا خاك آذرگشسب
سر و تن بشوییم با پا و دست / چنان چون بود مرد یزدان پرست
به زاری، آیا كردگار جهان / به زمزم كنیم آفرین جهان
بباشیم در پیش یزدان به پای / مگر پاك یزدان بود رهنمای
و یا:


به یك ماه در آذر آبادگان / ببودند شاهان و آزادگان
وز آن جایگه لشكر اندر كشید / سوی آذرآبادگان بركشید

و آتشکده‌ی آذرگشسب همان آتشکده‌ای است که در تخت سلیمان کنونی قرار دارد و رژیم اسلامی در نابودی آن کوشاست.
    آذربایجانی‌ها مانند سایر اقوام ایرانی، ایرانی ترین ایرانیان هستند؛ مگر می‌شود سر را از تن جدا کرد بدون اینکه هم سر زنده بماند و هم تن؟
تجزیه‌طلب، تو خوب می‌دانی که نبرد ایرانیان با ترکان عثمانی در کجا صورت گرفت و چه کسانی بزرگترین حافظان این خاک بودند. 
و اکنون رژیم بی هویت بیگانه پرست حاکم بر کشورمان همسو با تجزیه طلبان سعی در نابودی تاریخ ایران و ایرانی دارند تا یکی سر سپردگی‌اش به تاریخ اعراب را نشان دهد و دیگری مزدوری خیانتکاران 
     برای دیدن مطالب مربوط به نقش و تأثیر ادیان ایران باستان در شکل گیری  اسلام، اینجا را کلیک کنید.
==========================
(1) مورخان زیادی مانند ابن خردادبه، بلاذری، مسعودی،  تخت سلیمان واقع در آذربایجان غربی را زادگاه زرتشت دانسته‌اند و به این مناسبت شرحی از آتشکده آذرگشسب در شیز و مقام تقدس آن نوشته‌اند.