10/24/14

چه سخت است دختر بودن در چارچوب دین اسلام!

   در اسلام اگر به زنی در خلوت تجاوز شد و او واکنشی از خود نشان نداد، فاحشه خوانده می‌شود، زیرا کالائی است جنسی و اگر خواست از خود دفاع کند یاغی، اگر در این دفاع متجاوز را کشت قاتل.
   اگر واکنشی از خود نشان نداد، به حاکم شرع مراجعه نمود و داستان را بیان نمود؛ اقرار به زنا نمود در کمترین حالتش شلاق بر پیکرش زده می‌شود و اگر متأهل باشد اعدام.
    دردناکتر از این آنجائی است که جامعه دختر را مساوی با عفت و عفت را در باکرگی می‌داند، این همان دور باطل ستمی است که به زنان و دختران وارد می‌گردد.
رژیم اسلامی حاکم بر کشورمان، ریحانه جباری دختری که برای دفاع از خودش در برابر متجاوز یکی از مزدوران رژیم می‌ایستد و در این کش و قوس متجاوز کشته می‌شود را اعدام می‌کنند، برای او راه دیگری برای انسان بودن در چارچوب فرهنگ دینی وجود داشت؟
اگر دفاع نمی‌کرد، دید جامعه به او چگونه بود؟ اکنون که دفاع کرده اسلام او را چگونه می‌بیند؟ قاتل!


10/20/14

دزدیدن هزاران ملیاردی از مردم منکر نیست، با نمایان شدن موی دختران میهنم عرش الله به لرزه و خون شهیدان پایمال می‌گردد!؟


   اگر موی دختران سرزمینم نمایان شد، غیرت تمامی ذوب شدگان در ولایت و پیروان محمد آنچنان به جوش می‌آید که حاضرند دست به بدترین جنایات بزنند، زیرا خون شهیدان پایمال می‌شود و به قول آیت الله امامی کاشانی بیضه‌ی اسلام به خطر می‌افتد؛ لذا برای جلوگیری از این منکر عظیم هرکاری جایز است حتی اسید پاشی تا درس عبرتی باشد برای دیگران.
     اگر دختران  و پسران میهنم با هم بخوانند و برقصند، عرش الله آنچنان به لرزه‌ می‌افتد به گونه‌ای که ممکن است قهر خداوندی دامن جامعه را فرا گیرد؛ اما اگر هزاران ملیارد از جیب تمامی مردم بدبخت ایران دزدیده شود تا با آن آخوندزادگان به نان و نوائی برسند و بخشی از آن خرج حسن نصر الله و بشار اسد گردد تا بیش از 200،000 نفر از مردم بدبخت تر از مای سوریه کشته شوند، نه تنهاعرش الله تکانی هم نمی‌خورد، بلکه خونی از شهیدی نیز پایمال نخواهد شد، زیرا ریموت ویبره‌ی عرش و پایمالی خون شهید دست آخوند است.

از کسی که قربتا الی الله به دختران میهنم اسید می‌پاشد تعجبی ندارم اما...

    نمی دانم کسانی که پایبند اسلام هستند و این دین اهریمنی را حقیقت محض می‌دانند، چه خوبی را در این دین دیده‌اند!؟
     زن را کالای جنسی نمی داند که می داند؛ دستور به جنایت و کشتن کسی که این دین را نپذیرد نمی‌دهد که می‌دهد؛ مجوز تجاوز جنسی به زنان و دختران اسیر غیر مسلمان به عنوان ملک یمین یا همان کنیز و فروش آنان را نمی‌دهد که می‌دهد؛ غیر مسلمان را خوک و میمون و گاو و خر نمی‌داند که می‌داند؛ دیه‌ی زن را نصف دیه‌ی مرد نمی‌داند که می‌داند، مجوز تجاوز به دختران کودکی که به سن 9 سال قمری یا تقریبا کلاس سوم ابتدائی، رسیده باشند را نمی‎دهد که می‌دهد؛ دستور به پوشیدن چادر یا همان واژه‌ی قرآنی جلباب و خمار را نمی‌دهد که می‌دهد، زن را عورت نمی‌داند و دستور به پنهان کردن آنان در خانه را نمی‌دهد که می‌داند و می‌دهد؛ به پیروان خویش دستور به امر به معروف و نهی از منکری که چیزی جز موارد بالا نیست را نمی‌دهد که می‌دهد؛ پس از کسانی که قربتا الی الله به صورت زنان و دختران میهنم اسید می‌پاشند، اصلا متعجب نیستم؛ تعجب من از این به اصطلاح روشنفکران دینی امثال عبدالعلی بازرگان و عبدالکریم سروش و سایر آخوندهای کت و شلواری  است که می‌خواهند از دل قرآن، این کتاب سراسر جهل و خرافه، معجزه استخراج کنند، ایشان که دلیل گذشته‌ی خویش دوست دارند مردم را پیرو مردی جانی که با توجه به شواهد از بیماری روانی اسکیزوفرنی رنج می‌برده است، بگردانند تا آخوند حاکم بر مغزها گردد.
    درد است بیان این مطالب که انسان مجبور است با چشمانی اشک‌بار نقد بدیهیاتی کند که هزاران آخوند بسیج شده‌اند تا مردم را همچنان پیرو این دین اهریمنی قرار دهند که همچنان زالووار خون آنان را تحت عنوان خمس بمکند و یا بر جان و مال مردمی بدبخت فلک زده که نادانسته پیرو این دین هستند، حاکم شوند.