محمد جواد ظریف در جلسه مشترک با کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته است"ما فکر میکردیم مکالمهها و گفتوگوها در حدی که انجام شد در این حد مجوز داریم، ولی وقتی حضرت آقا اشاره کردند، برداشت ما این است که ایشان اولاً به گفتوگوی اوباما با دكتر روحانی انتقاد دارند و این را یکی از اقدامات نابجا میدانند و طولانی شدن مذاکرات بنده و جان کری را احتمالاً نابجای بعدی سفر میدانند".
معنی سخن وزیر خارجه جمهوری اسلامی این است که در ابتدا فکر میکرده تماس تلفنی به جا و کاری در جهت درست بوده، اما پس از اینکه متوجه مخالفت خامنهای یا به قول ایشان حضرت آقا شده آن هنگام بود که فهمیده این کار درست نبود است، این سخن خود بهترین دلیل بر دروغگو بودن روحانی و تیم اوست، رئیس جمهوری که اراده حتی یک تماس تلفنی ساده را هم ندارد چگونه است که ادعا دارد اختیار پرونده هستهای کشور دست او و دولت اوست! البته برای ما ایرانیان کاملا واضح است که تصمیم گیر اصلی در جمهوری اسلامی چه کسی است و این ژست دمکراتمآبانه جمهوری اسلامی تنها و تنها برای فریب جهانیان است و الا رئیس جمهور و دولت چیزی جز عملههای بیت رهبری بیش نیستند؛ درست است که سلیقههای احمدی نژاد با روحانی و ادبیات این دو مانند بفرما و بتمرگ تفاوت دارد اما در ماهیت گوش به فرمان ولایت فقیه بودن، هیچگونه فرقی با هم ندارند.
آیا برای رسیدن به دمکراسی راهی جز نقد دینی که خامنهای با تکیه بر آن در کشور خدائی مینماید و شکستن تابوهای همین دین وجود دارد؟
معنی سخن وزیر خارجه جمهوری اسلامی این است که در ابتدا فکر میکرده تماس تلفنی به جا و کاری در جهت درست بوده، اما پس از اینکه متوجه مخالفت خامنهای یا به قول ایشان حضرت آقا شده آن هنگام بود که فهمیده این کار درست نبود است، این سخن خود بهترین دلیل بر دروغگو بودن روحانی و تیم اوست، رئیس جمهوری که اراده حتی یک تماس تلفنی ساده را هم ندارد چگونه است که ادعا دارد اختیار پرونده هستهای کشور دست او و دولت اوست! البته برای ما ایرانیان کاملا واضح است که تصمیم گیر اصلی در جمهوری اسلامی چه کسی است و این ژست دمکراتمآبانه جمهوری اسلامی تنها و تنها برای فریب جهانیان است و الا رئیس جمهور و دولت چیزی جز عملههای بیت رهبری بیش نیستند؛ درست است که سلیقههای احمدی نژاد با روحانی و ادبیات این دو مانند بفرما و بتمرگ تفاوت دارد اما در ماهیت گوش به فرمان ولایت فقیه بودن، هیچگونه فرقی با هم ندارند.
آیا برای رسیدن به دمکراسی راهی جز نقد دینی که خامنهای با تکیه بر آن در کشور خدائی مینماید و شکستن تابوهای همین دین وجود دارد؟
No comments:
Post a Comment