1/10/12

چگونه به دینی احترام بگذارم که پیروانش 33 سال است مشغول نابودی کشورم هستند؟

     سی و سه سال است که کشور را بر مبنای شریعتی اداره می‌نمایند که متعلق به 14 قرن پیش است، اگر کوچکترین انتقادی از رأس هرم قدرت یعنی "ولی امر خودخوانده‌ی جهان اسلام" داشته باشی انگار از رسول الله انتقاد کردی، این رژیم خود را به اسلام پیوند زده است به گونه‌ای که هیچ راهی برای نقد آن وجود ندارد جز نقد اسلام.
       اگر از قوانین عصر حجری آن در مورد اعدام محارب بپرسی، تو را متهم به انتقاد از الله و فرستاده‌اش می‌کنند.
       اگر از ستمی که به زنان جامعه بر طبق همین قوانین روا داشته می‌شود را بازگو نمائی، باز شما را دشمن همین خدا می‌دانند.
       اگر بگوئی که خامنه‌ای جنایتکار است، خواهند گفت تو از نایب امام زمان ایراد می‌گیری.
       پرسشی که از هم‌میهنان مسلمان مؤمن به این دین دارم این است که آیا برای کسی که اندکی و فقط اندکی به فکر ایران و آینده‌اش است، راهی جز نقد اسلام و شکستن تابوهای این دین وجود دارد؟
      آیا برای من نوعی ایرانی که اندکی از قوانین و تاریخ این دین اطلاع دارم، جهت نقد خامنه‌ای راهی جز اینکه بگویم امام زمانتان وهمی بیش نیست، وجود دارد؟
      من چگونه حکومت اسلام را مورد کنکاش و نقد قرار دهم و هم‌زمان به قوانین اسلامی احترام بگذارم؟
      ساختمانی که بر شالوده‌ی سست و کج بنا نهاده شده است، هر اندازه هم به آن زرق و برق دهند روزی فرو خواهد ریخت و اگر کسی از این کجی اطلاع داشته باشد بر آن زندگی آرامی نخواهد داشت، زیرا می‌داند که خانه‌اش کجاست.
      امروز دیدم که یکی از همین جنایتکارانی که با نام خدا و پیغمبر به ثروت نجومی دست یافته است(1) گفته که در آینده ایران با قحطی مواجه خواهد شد، ننگ است برای کشوری که بر روی ذخایر نفت خوابیده و بهترین موقعیت ژئوپولوتیک را داراست اینده‌ی خویش را اینگونه تاریک ببیند!
     هم‌میهنان گرامی من، بیائید و ریشه‌ی واقعی این همه ستمی که در طی این سی و سه سال بر ما گشته را بشناسیم، آیا منشأ همه‌ی این عقب‌ماندگی قوانین ارتجاعی اسلام نیست؟
     همه باید دست در دست هم دهیم تا میهن خویش را از یوغ این دین جنایت پرور که مانند ویروسی خطرناک به جان کشورمان افتاده تا در پرتو آن تنگدستان به امید زندگی بهتری پس از مرگ به لقمه‌ نانی دلخوش باشند و ستمگران همواره بر اریکه‌ی پادشاهی خویش تکیه زنند، نجات دهیم.
      آیا سه دهه حکومت روحانیون اسلامی بر ایران برای آزمودن و شناخت این خمس‌بگیران مرفه جامعه کافی نیست؟

    آیا برای رسیدن به دمکراسی راهی جز نقد دین و شکستن تابوهای دینی که در واقع پوششی هستند برای جنایت وجود دارد؟


     درد است که اینگونه شاهد فروپاشی میهن باستانی خویش باشیم، درد است درد!

==================================
(1) عسگراولادی مسلمان



2 comments:

kazemita said...

شما هم باز از آب گل آلود ماهی بگیر! ببینم پیروان این دینی كه می فرمایید الان در تركیه، عربستان، مالزی، و ... حاكم نیستند؟!

arsh irani said...

گرامی، شما اگه میخای دفاع کنی از اتهامات ایراد شده دفاع کن نه اینکه به حاشیه بپردازی.