برندهترین اسلحهی این حکومت ستمگر، اسلام و عقاید اسلامی است؛ عقایدی که انسانیت را تنها در خودیها میبیند، عقیدهای که بین هممیهنان مسلمان و غیر مسلمان و همچنین بین هممیهنان زن و مردش تبعض آشکاری قائل است، عقیدهای که دوست دارد مردم ما همچنان عقاید او را داشته باشند، عقاید جنایتپیشهی فاشیستی که ادعا دارد برای برقراری عدالت باید خونها ریخته شود، آیا غیر از این است؟
مگر همین دین اسلام نیست که دستور علنی به کشتن دگراندیشانی که آنها را مرتد میداند صادر میکند؟ عدهای دارند با مغالطه روشنگران دینی را به همراهی با حکومت متهم میکنند، اگر منصفانه به قضایا نگاه کنیم ، آیا من نوعی که حاضر شدم تمام خطرات را به جان بخرم برای اینکه در دل تاریکی دشت خرافهزدهی میهنم شمعی را روشن نمایم، عامل جمهوری اسلامی هستم یا تو که از اسلامیت این جمهوری دفاع میکنی؟ هر اندازه بیشتر ساکت ماندیم هممیهنان مؤمنی که دوست دارند همچنان کسی به دینشان کمتر از تو نگوید گستاختر میشوند و ما را متهم به چیزی میکنند که خود ناخواسته در آن راه گام برداشته اند، دلم از این هممیهنان .... پر است! اگر......
No comments:
Post a Comment