12/1/12

رئیس پلیس فتا را برکنار می‌کنند تا نظام را تبرئه نمایند!

    در خبرها آمده است که بنا به دستور احمدی مقدم رئیس پلیس فتا برکنار شد، قطع به یقین هدف اصلی از این کار اعلام بی‌تقصیری نظام جمهوری اسلامی در ماجرای قتل ستار بهشتی است، این اقدام اذهان را به یاد دستگیری و سپس خودکشی مشکوک سعید امامی در جریان قتل‌های زنجیره‌ای می‌اندازد، در آن زمان نیز پس از اینکه فشارهای زیادی از سوی افکار عمومی به نظام وارد شد، برای اینکه این فشارهای را کم و پرونده را مختومه اعلام نمایند، کوشیدند تا تمام تقصیرها را به گردن او بیندازند و چنین نیز کردند.
     اکنون نیز با اعلام برکنای رئیس پلیس فتا، در ابتدا سعی در مختومه اعلام شدن پرونده خواهند کرد و منتظر واکنش افکار عمومی می‌مانند، اگر روشنفکران و تمام کسانیکه توانائی قلم‌فرسائی دارند واکنش به موقع نشان ندهند، قطعا جمهوری اسلامی با چنین اقدامات کاملا سطحی خود را حافظ جان و مال شهروندان اعلام می‌نماید، بدون اینکه کوچکترین اقدامی در راه ریشه‌کن شدن دلیل واقعی چنین جنایاتی را انجام دهند؛ هدف نظام دادن نشانی غلط به افکار عمومی است تا سیستم جنایت‌زای خود را لاپوشی کند؛ سیستمی که پابرجاماندنش ارتباط مستقیمی به ادامه‌ی حیات جمهوری اسلامی دارد.
    

11/25/12

اسلام خود مروج خشونت علیه زنان است.

   چگونه می‌شود با خشونت علیه زنان به مبارزه پرداخت و همزمان به دینی احترام گذاشت که به صراحت دستور به زدن زن در صورت نافرمانی از شوهر را داده است؟(1) (شرح)
  ‌ خشونت علیه زنان نتیجه خودبرتری بینی است که برخی مردان فکر می‌کنند بر زنان دارند، آیا می‌دانید که قرآن به صراحت می‌گوید مرد بر زن برتری دارد؟
 آیا خشونت تنها شامل زدن است یا تبعیض در قوانین را نیز شامل می‌گردد؟ چرا در قوانین کشورمان که برگرفته از شرع اسلام است میزان ارث زن و همچنین ارزش گواهی آنان برابر با نصف مردان است؟
اگر به احادیث بزرگان اسلام از محمد گرفته تا سایر اصحابش نگاه کنیم به صراحت بیان شده: "زن موجودی پست است" که باید خانه نشین باشد، سخنان علی ابن ابی‌طالب در نهج‌البلاغه که زنان را پست می‌شمارد خود بهترین دلیل بر این مدعاست 

==============================================
(1)
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ
 حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا (نساء/34) مردان بر زنان مسلط هستند زیرا الله برخی از انسانها را بر برخی ديگر برترى داده است و به دلیل اینکه مردان از اموال خويش خرج مى‏كنند، زنان شايسته کسانی هستند كه فرمانبر نگهدارنده‌ی آن چیزی باشند که الله نگه داشته است ، و زنانى كه از نافرماني آنها می‌ترسید، بايد نصيحتشان كنيد و در بسترها(ی‌تان) از آنان دورى كنيد آنها را بزنید، پس اگر از شما پیروی نمودند، ديگر بهانه جويى نكنيد که الله بلندمرتبه بزرگ است.‏

ی
  

11/24/12

جنایاتی بدتر از عاشورا جلو چشممان رخ می‌دهد آنان را نادیده می‌گیریم و به 13 قرن پیش چسبیدیم.

       از آغاز روی کار آمدن جمهوری اسلامی ملت ما شاهد هزاران جنایت بدتر و وحشیانه‌تر از قتل حسین و یارانش بوده است ولی همچنان واحسینا سر می‌دهند، در اوایل انقلاب صدها کودک را تنها به خاطر داشتن چند اعلامیه و در مواردی بدون ارتکاب کوچکترین جرمی کشته‌اند و ملت ما همچنان برای دو طفل مسلم ابن عقیل که در صحت آن تردید جدی وجود دارد اشک می‌ریزد.
    در دهه‌ی 60 هزاران نفر را بدون دلیل اعدام کردند و صدها دختر جوان را ابتدا مورد تجاوز جنسی و سپس  همه‌ی شان را کشتند آن موقع ملت خرافه زده‌ی ما برای مظلومیت زینب و فرزندان حسین گریه می‌کند که یزید آنان را در کاخ خویش راه داد.
    عجب ملت خرافه‌زده‌ای هستیم، جلو چشممان بهترین فرزندان ملت را در قتل‌های زنجیره‌ای مثله کرده‌اند و ما برای حسینی گریه می‌کنیم که هدفی جز کسب قدرت نداشت؛ جلو چشم ما مزدوران خامنه‌ای هاله‌ی سحابی را در مراسم تدفین پدرش کشتند و ما همچنان برای زینب اشک می‌ریزیم!
   ستار بهشتی را مانند اسیر جنگی آن زمان، آنچنان مورد ضرب و شتم قرار دادند که در زیر شکنجه‌ی آنان جان داد و ملت خرافه‌زده‌ی ما برای مظلومیت فرزند حسین یعنی سجاد گریه می‌کند، به قول احمد شاملو روزگار غریبی است نازنین.....

9/13/12

به کسی که مجوز تجاوز جنسی به زنان شوهردار و دختران اسیر را می‌دهد توهین نکنید، اوانسان نیست.

    در جنایتکار بودن محمد ابن عبدالله همبن بس که وی به صراحت کامل در کتابی که با شیادی هر چه تمامتر آن را سخن خدا می‌نامد مجوز تجاوز جنسی به زنان شوهردار و دختران اسیر را می‌دهد. (شرح مفصل)
     چرا باید به محمد احترام بگذارم در حالی که او اندک احترامی برای بشریت قائل نیست، از دید وی انسانها به دو دسته تقسیم می‌شوند، دسته‌ای که وی را به عنوان فرستاده‌ی خدائی با نام وهمی الله قبول دارند و دسته‌ی دیگری که این ادعای او را قبول ندارند، دسته‌ی نخست را رستگاران ابدی می‌نامد و دسته‌ی دوم را حیوان(شرح مفصل آیات قرآن در این باره)؛ قطع به یقین کلام از توصیف این ابرجانی تاریخ قاصر است؛ تقریبا تمامی مسلمانان از سوی ملاها و آخوندهائی که جیب خویش را در تقدس این مرد پر می‌بینند از شناخت او دور نگه داشته شده‌اند به گونه‌ای که از وی تنها و تنها خوبی و رحمت را شنیده‌اند، متأسفانه ملت ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و همگان تصور می‌کنند  وی و نوادگانش که از آنان با عنوان اهل بیت و امامزاده یاد می‌نمایند تافته‌ی جدا بافته‌ای هستند که از اسپرمی مقدس زاده شده‌اند، وجود هزاران گنبد و بارگاه بهترین دلیل بر اعتقاد به این تقدس است.
      سخنان رحمت آمیز این مرد مربوط به زمانی است که او قدرت چندانی نداشت و مربوط به زمانی بود که وی در مکه قرار داشت، سوره‌های قرآن نیز که آینه‌ی تمام  نمای اوست به دو دسته تقسیم می‌شوند: آیات مکی و آیات مدنی در آیات مکی سخنی از قتل و جهاد و تجاوز جنسی به زنان و دختران اسیر نمی‌بینید در حالی که آیات مکی قرآن سراسر بوی خون می‌دهد.
     با این اوصاف آیا سزاست که محمد را انسان نبامیم؟!

7/23/12

حجاب نتیجه‌ی نگاه جنسی اسلام به زن است.

      در خبرها آمده است که نوه‌ی خمینی گفته است حجاب اجباری نیست، البته شاید بتوان دلایل فقی و شرعی برای اجباری نبودن حجاب در اسلام پیدا کرد، در برخی از آیات قرآن به زنان توصیه شده که پرده نشین باشند؛ بر خلاف فهم عمومی معنی حجاب به هیچ عنوان پوشش نیست بلکه به معنی پرده و پشت پرده نشین بودن است، زیرا قرآن به زنان مخصوصا زنان محمد توصیه نموده که در خانه‌هایتان بمانید، حجاب یا همان پرده نشین بودن زن در ابتدا تنها شامل زنان محمد ابن عبدالله بود؛ چنین به نظر می‌رسد که دلیل پرده نشین کردن زنانش را باید در نگاه جنسیتی که وی به زنان داشت جست، همانگونه که در شب عروسی‌اش با زینب بنت جحش پس از اینکه مشاهده نمود تعدادی از مردان عرب مشغول تماشای زن جدید او هستند جملاتی را بر زبان جاری کرد و گفت: نبی شرم دارد که به شما بگوید به زن او نگاه نکنید و به خانه‌هایتان بروید؛ بعدها همین جملات بخشی از قرآن گردید(1).
     از نظر اسلام زن کالائی است جنسی، این را خود قرآن به صراحت بیان نموده است آنجائیکه زن را در ردیف سایر کالاها نام می‌برد(2)، کرامتی که مسلمین برای زن قائل هستند، کالائی است جنسی و متعلق به مردی به نام شوهر که کسی دیگر نباید این کالا را مشاهده نماید.
      اینکه آخوند بیاید و به اسلام و قرآن ببالد جای هیچگونه تعجبی نیست، زیرا این دین دینی است مرد محور اما حیرت آنجاست که زنانی بیایند و از دینی دفاع کنند که برای آنان شخصیتی در حد طلا و جواهر قائل است.
=================================================
     (1)  اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد داخل اتاقهاى پيامبر مشويد مگر آنكه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود [آن هم] بى‏آنكه در انتظار پخته‏ شدن آن باشيد ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بى‏آنكه سرگرم سخنى گرديد اين [رفتار] شما پيامبر را مى‏رنجاند و[لى] از شما شرم مى‏دارد و حال آنكه خدا از حق[گويى] شرم نمى‏كند و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزه‏تر است و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقا [نبايد] زنانش را پس از [مرگ] او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است. شرح مفصل این آیه و داستان آن 

         (2)  زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ( آل عمران /14 ) برای مردم(انسانها) لذت شهوت از زنان و داشتن پسران و سرمایه‌ی زیاد از طلا و نقره و اسب‌های ممتاز و دام‌ها و کشاورزی، جلوه داده شده است، اينها کالاهای زندگي دنیا هستند، و سرانجام نيك، نزد الله است. شرح مفصل

7/10/12

احمدی نژاد راست میگه، الله دینی به نام یهودیت و مسیحیت نفرستاده، اسلام جنایت‌زا را فرستاد.

      الله خودش رو بالای 7 آسمون پنهان کرده و با ایما و اشاره به محمد گفته که اینو بکن اینو نکن؛ اینو بخور، اینو نخور، اینو بکش ، اینو نکش، و خلاصه منو بپرست.
    این خدا دارای ورژن‌های زیادی است، از" یَهُوَه" گرفته تا "روح القدس" و "الله"، مردم ما هم متوجه منظور آقا محمود نیستند و بی‌خودی داد و بلوا راه انداختند که محمود گفته "خدا دین یهودیت و مسیحیت رو نفرستاده"، بنده‌ی الله راست میگه، الله اسلام را فرستاده تا خامنه‌ای مانند دیوی بر سر ما بگذاره که ملت ما هر روز بدبختر بشن و کسی جیکش در نیاد. اصلا مگه غیر از الله خدائی وجود دارد؟" لا اله الا الله" و تو مسلمان گرامی هم اگه متوجه این سخن محمود نیستی در اسلامت شک کن.

4/25/12

تا زمانیکه بوم‌سَوز را ابوموسی یا بوموسی بنامیم ادعای اعراب همچنان باقی خواهد ماند.

   بررسی تمامی اسناد تاریخی حاکی از این است که نام ابوموسی اخیرا به جزیره‌ی که در جنوب ایران قرار دارد از سوی اعراب به جای بوم سَوز اطلاق گردیده است، قدمت این نام (ابوموسی) کمی بیش از 100 می‌باشد؛ در گویش منطقه‌ی هرمزگان "سَوز" به معنای سبزاست و هنوز هم چنین کاربردی دارد، البته به نظر در گویش این منطقه اگر حرف "ب" به صورت ساکن در وسط و یا آخر کلمه بیاید به صورت "اَو" خواند می شود مانند آب (اَو)، تب (تَو) و یا میناب (میناو) و ...، البته در برخی دیگر از اسناد تاریخی ذاین جزیره با نام بوم اَو (BoumOuw) شناخته شده است، اَو به معنی همان آب است.
     بوم(1) نیز به معنای جایگاه است، بنابراین بوم‌سوز به مکان سبز اطلاق می‌گردد، البته این موضوع در ویکی‌پدیای انگلیسی نیز اشاره شده است( Boum-Souw) که نیاز به ویرایش بیشتری دارد.
    تنب نیز در گویش محلی جنوب ایران به معنای تپه است، هنوز هم برخی از دریانوردان قدیمی این منطقه به تنب بزرگ "تنب گپ" می‌گویند و به تنب کوچک تنبو.  گپ در گویش محلی آن منطقه به معنی بزرگ است، همچنین "واو" اگر در آخر اسم بیاید حالت تصغیر به خود می‌گیرد؛ بنابراین "تنبو" به معنی همان تنب کوچک می‌باشد.
   جالب اینکه ظاهرا مقامات مسئول در ایران قصد دارند به جای واژه‌ی ابوموسی از "بوموسی" استفاده کنند که هیچ تغییری در این موضوع ایجاد نخواهد کرد و اگر ایشان اراه‌ی راسخی دارند باید از نام تاریخی بوم سَوز استفاده نمایند.
=====================
(1) به لنج‌های بزرگ نیز بوم گفته می‌شود.

4/23/12

پلیس سایبری ولایت فقیهی هک ایمیل‌های مردم را دفاع از امنیت ملی می‌داند نه حفظ سرمایه‌های کشور.

     در خبرها آمده است که شبکه‌ی اینترنتی و  رایانه‌ای صنعت نفت ایران مورد حمله‌ی سایبری قرار گرفته و اطلاعات مهم زیادی از بین رفته است، شدت این حمله به حدی بوده است که مسئولان جمهوری اسلامی مجبور شدند اعتراف تلخی را در این زمینه داشته باشند، معترفینی که همیشه خود را نیرومند جلوه می‌دهند و به ندرت به چنین آسیبی اعتراف می‌کنند، آنان همچنین اعلام نمودند که ستاد بحران برای رسیدگی به این حمله تشکیل داده‌اند؛ وسعت این حمله به حدی بوده است که مدت زیادی ارتباط اینترنتی پایانه‌ی جزیره‌ی خارک که منبع اصلی صادرات نفت ایران است و نیز شبکه‌ی اینترنتی تمامی ساختمانهای اصلی وزارت نفت و شرکت‌های اصلی مرتبط با آن با دنیای خارج قطع شد؛ کارشناسان بر این باورند که این حمله خسارات زیادی به صنعت نفت ایران وارد کرده است و در حال حاضر نمی‌توان به میزان دقیق آن پی برد.
     سال گذشته نیز در حمله‌ای مشابه با ویروسی  رایانه‌ای به نام استاکس نت به سایت‌های مرتبط با سازمان انرژی اتمی ایران، خسارات زیادی به این تأسیسات وارد گردید و  سانترفیوژهای زیادی را از کار افتاد، آن حمله باعث ایجاد خسارت و به عقب افتادن برنامه‌ی هسته‌ای ایران گردید.
    همه‌ی موارد یاد شده‌ی بالا در حالی صورت می‌گیرد که جمهوری اسلامی پلیس سایبری را به راه انداخته است، پلیسی که وزیر اطلاعاتش با افتخار بیان می‌نماید ما اشراف اطلاعاتی بر ایمیل‌های مردم داریم؛  مدتی پیش نیز سایت گوگل اعلام نمود که عده‌ای  به رمز ایمیل‌های کسانیکه از درون ایران وارد سرویس جی‌میل این شرکت شده‌اند، دست یافتند، همچنین می‌دانیم که وبلاگ نویسان زیادی در جمهوری اسلامی از سوی همین پلیس سایبری مورد شناسائی بازداشت و در مواردی  زیر شکنجه جان خویش را از دست داده‌اند، راستی چرا؟ 
     برای توجیه چنین تناقضی تنها باید این فرض را بپذیریم که مهمترین چیزی که برای جمهوری اسلامی مهم است دخالت در امور خصوصی مردم ایران و حفظ قدرتی که با استفاده از آن چند دهه است که به ایران با عنوان ملک یمین خویش نگاه می‌کنند است و سایر منافع در رتبه‌ای پائین‌تر از این موضوع قرار دارند، برای جمهوری اسلامی بسیار مهم است که بداند شهروندانش چه عقیده‌ای دارند تا به صورت راهبردی برای مقابله با آنان برنامه‌ریزی نماید، زیرا اینان پیروان همان کسی هستند که معتقد بود حفظ نظام از اوجب واجبات است.
 



4/17/12

چرا "بالاترین" در چنگال مجاهدین خلق است؟

         اگر کسی چند ماه گذشته وارد بالاترین شده باشد، قطعا متوجه این موضوع شده است که در بالاترین امکان کوچکترین نقدی بر سازمان مجاهدین خلق وجود ندارد؛ به محض اینکه شما لینکی را در نقد حاج مسعود رجوی و خواهر مریم بفرستی با چنان حملات گازانبری اعضای این سازمان مواجه خواهی شد که بلافاصله یا لینک شما پشت فیلتر خواهد رفت یا حذف خواهد شد؛ در اینجا دو احتمال مطرح است:
     1- بالاترین به این سازمان فروخته شده است.
     2- اعضای این سازمان به صورت سیستماتیک به عضویت این سایت در آمده‌اند و در هر لحظه در گروه‌های دست کم 50 نفری این سایت را زیر نظر دارند تا مبادا لینکی در نقد ایشان فرستاده شود.
        اما آنچه که واضح است این موضوع می‌باشد که اعضا و طرفداران این سازمان دچار توهم هستند و تصور می‌کنند که در ایران طرفدار دارند، اگر من نوعی لینکی را در نقد و حتی وهن مذهب فرستم به صورت خیلی عادی با منفی‌هائی مواجه می‌شوم که به نظرم تعداد این منفی‌ها خیلی کمتر از واقعیت درون کشور است، در اینجا شاید بیش از 70% مردم مسلمان متعقد و مؤمن به اسلام باشند اما به جرأت می‌گویم که من تا حالا در میان مردم عادی ایران کسی را پیدا نکردم که طرفدار این سازمان باشد، اگر شما با زره بین در میان توده‌های جامعه بگردی شاید طرفداران متعصب جمهوری اسلامی را پیدا کنی اما با میکروسکوپ هم نمی‌توانی حامیان این سازمان را در ایران بیابی.
      متأسفانه دیروز در بالاترین هرگاه لینکی را در نقد این سازمان چه به صورت کاریکاتور و چه به صورت متن نوشته فرستادم در مدت کمتر در 5 دقیقه با حدود 22 منفی مواجه شدم که برایم خیلی عجیب بود و تأسف برانگیز تر اینکه دو تا از لینکهایم از خود بالاترین حذف شدند!:
  شیر همیشه بیدار، خدا تو را نگهدار!

آنچه که برادر حاج مسعود رجوی و خواهر مریم از مریدانشان می‌خواهند!

      برای دین شباهت‌های جالب میان "مجاهدین خلق" و "پاسدان انقلاب" اینجا را کلیک کنید.

4/16/12

آیا مجاهدین خلق یک سازمان فاشیستی است؟

     هدف نهائی فاشیسم از جنگ و عدم اعتقادشان به سودمند بودن صلح، برقراری عدالت است آن هم عدالتی که آن را از دل ایدئولوژی خویش در آورده‌اند، در فاشیسم سعی می‌شود تا جای ممکن از رهبر اسطوره ساخته شود تا مقدس جلوه نماید؛ در این ایدئولوژی تنها یک عقیده حاکم است و تا آنجائیکه بتوانند روح جنگندگی را در مردم زیر سلطه‌ی خویش تقویت می‌کنند.
    اما بررسی سازمان مجاهدین خلق
    این سازمان از زمان تشکیل، هدفی جز جنگ مقدس (جهاد) با دشمنان خویش را نداشته است، این موضوع در نشانه‌ی (1) آنان کاملا هویداست آنجائیکه نوشته‌اند: "فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما" (الله کسانیکه در راه  او می‌جنگند را بر نشستگان با مزد بسیار برتری داده است) و این همان عدم اعتقاد به سودمند بودن صلح است؛ زیرا در صلح و تسامح دقیقا عکس این مورد اتفاق می‌افتد.
      این سازمان یک گروه اسلامگرا با اعتقاد به جنگ برای رسیدن به آنچه که خود آن را مبارزه با بی عدالتی تشخیص می‌دهند است؛ لازمه‌ی رسیدن به این هدف تقویت روح جنگندگی است.
    همچنین آن چیزی که در این سازمان به چشم می‌خورد، قهرمان سازی و اطاعت بی چون و چرا از رهبر است؛ در این سازمان سعی می‌شود رهبرشان بین پیروان حالت قدیسی پیدا نماید و کسی اجازه‌ی کوچکترین نقدی را بر او ندارد، زیردستان و پیروان وظیفه‌ای جز "سمعا و طاعتا" گفتن از رهبر را ندارند، تنها از آن چیزی که رهبر تشخیص می‌دهد مفید است باید آگاه شوند و  تا جائیکه بتوانند ارتباطشان با کسانیکه ممکن است در عقیده‌ی آنان تزلزل ایجاد نمایند را قطع می‌کنند؛ همچنین برای رسیدن به هدف از ارتکاب هیچ جنایتی فروگذاری نخواهند کرد، زیرا هدف وسیله را توجیه می‌نماید و خلاصه این سازمان تمام پارامترهای فاشیست بودن را داراست، درست مانند برادر ناتنی‌شان جمهوری اسلامی که هر کدام دیگری را متهم به خروج از اسلام می‌کنند.
================================================
(1)


4/1/12

مقایسه‌ی سخنان کوروش و محمد


منم کـوروش، شاه جهان، شاه بزرگ…
      آنگاه که بدون پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند؛ در بارگاه پادشاهان بابـــل بر تخت شهریاری نشستم؛ مردوک خدای بزرگ دل‌های پاک مردم بابــل را متوجه من کرد … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
     ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد؛ نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید؛ وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تکان داد … من برای صلح کوشیدم.
     من برده‌داری را بر‌انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم؛ فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند؛ فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند....
   اما ارمغان محمد برای مردمانی که مغلوب می‌کرد:
    من مسیر یک ماه را با ترور یاری شدم (1)؛ ... و  بر شما (ای مسلمانان) زنان شوهردار را که در جنگ اسیر می‌نمائید حلال کرده است، این همان احکامی است که الله برای شما تقدیر کرده است(2)... بهترین مردم برای مردم کسی است که با زنجیرهائی نزد آنان برود و بر گردنشان بیندازد تا اینکه وارد اسلام شوند(3)... و با اهل کتاب بجنگید تا با حقارت جزیه بدهند(4)...
==============================
    (1) صحیح بخاری/کتاب الجهاد/باب نصرت بالرعب مسیره الشهر.
    (2) نساء/24
    (3) صحیح بخاری/جلد 4 / ص 1660
    (4) توبه/29
     برای دیدن شرح موارد بالا، اینجا را کلیک کنید.



3/31/12

شفا یافتن دست آیت الله خامنه‌ای پس از توسل به امام رضا (ع).

        خبرگزاری فارس به نقل از حجت الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر بیت رهبری نوشت که حضرت آیت الله امام خامنه‌ای ولی امر مسلمین جهان در سفری که اخیرا به مشهد مقدس داشتند در تنهائی حدود یک ساعت با حضرت امام رضا (ع) راز و نیاز داشتند، نکته‌ی عجیبی که پس از این مناجات بر ما آشکار گردید شفا یافتن دست ایشان با عنایات غیبی امام رضا (ع) بود، البته ایشان تأکید کردند که نباید این امر رسانه‌ای شود ولی از آنجائیکه ممکن بود  پس از این و با مشاهده‌ی دستان سالم آقا این تصور غلط در اذهان عمومی شکل گیرد که ایشان از پزشکان غربی برای علاج خویش استفاده کرده‌اند لذا به اینجانب اجازه فرمودند تا هرگونه که خود صلاح می‌دانم این امر را بیان نمایم، این خبرگزاری می‌نویسید که پس از شنیدن این معجزه‌ی عملی از سوی امام رضا (ع) به نایب بر حق امامت و ولایت، بر آن شدیم تا موضوع را از نزدیک بررسی و از چند و چون آن آگاه شویم لذا این موضوع را با آقا مجتبی فرزند برومند ایشان در میان گذاشتیم و ایشان هم موضوع را تأیید کردند، این خبر شور و شعف فراوانی را در میان روحانیون حوزه‌ی علمیه‌ی قم ایجاد کرد و حضرت آقا پس از اطلاع از این امر دستور دادند تا این خبر بیش از این رسانه‌ای نشود.
     هنوز به صورت مستقل نمی‌توان صحت و سقم این خبر تأیید کرد و باید منتظر ماند تا در یکی از مناسبتها ایت الله خامنه‌ای به صورت علنی سخنرانی داشته باشد.

2/21/12

خود را پایبند دستورات اسلام می‌دانند و همزمان دم از حقوق بشر می‌زنند.

        انسان از دیدن کسانیکه خود را مسلمان معتقد به این دین جنایت‌پرور می‌دانند درحالیکه خویش را مدافع حقوق بشر معرفی می‌کنند، متحیر می‌بیند.
     دم از دفاع از حقوق بشر می‌زنند و همزمان معتقدند که دستورات اسلام از سوی خدا صادر شده است، خدائی وهمی به نام الله؛ مگر چنین نیست که طبق دستورات همین دین کسی که از پدر و یا مادر مسلمان متولد شود چه بخواهد و چه نخواهد مسلمان است و در صورتیکه دینی غیر از اسلام را بگزیند، مرتد شناخته شده حکمش اعدام است؟
     از صدور حکم اعدام یوسف ندرخانی انتقاد می‌کنند بدون اینکه از ریشه‌ی این قانون عصر حجری سخن به زبان بیاورند، نیک می‌دانند که جمهوری اسلامی کاری جز اجرای دستورات محمد انجام نمی‌دهد.
     از نظر این دین و کتاب مقدسش، قرآن، منکران ارتباط محمد با الله مانند چهارپایان بلکه پست‌تر هستند؛ مگر می‌شود با جهل مبارزه نمود و همزمان به جاهلان و مرتجعانی که قوانین 1400 سال پیش شبه جزیره‌ی عربستان را قانونی خدائی و لازم الاجرا می‌دانند احترام گذاشت و آنان را مرجع نامید؟
    تا ریشه‌ی این قوانین جنایت‌پرور مورد نقد عموم قرار نگیرد اعدام یوسف ندرخانی اولین مورد از چنین اقداماتی نخواهد بود؛ زیرا اسلام دینی است که نسبت به مخالف فاقد تلورانس است.

1/29/12

اگر محاربه یعنی شکستن خط قرمزهای این رژیم عقیدتی، پس من هم محاربم؛ اعدامم کنید.

    جمهوری اسلامی مانند تاریکی است که هر نوری را دشمن خویش می‌خواند.
     این رژیم مهدی علیزاده، وبلاگ نویس، را به جرم محاربه به اعدام محکوم کرده است و همچنین حکم اعدام حسن سی سختی را به زندان ابد تغییر داده است.
     اگر معنی محاربه  تابو شکنی خط قرمزهای این رژیم عقیدتی فاشیستی مذهبی است؛ پس:
 من هم محاربم؛ اعدامم کنید؛ زیرا برای رسیدن به دموکراسی راهی جز نقد دین و شکستن تابوهای این رژیم وجود ندارد.
حکم اعدام تک تک دوستان ما، صدور حکم اعدام ما نیز می‌باشد، پس همگان باید با قلممان از این دوستان حمایت کنیم.

1/28/12

با استناد به چنین قوانین چندپهلوئی می‌توان هر کسی را محارب نامید.


     در خبرها آمده است که جمهوری اسلامی دو تن از وبلاگ‌نویسان و فعالین سایبری را به عنوان محارب، به اعدام محکوم کرده است، این در حالی است که در قوانین جمهوری اسلامی صراحتی در تعریف محارب به چشم نمی‌خورد و به اصطاح هر قاضی می‌تواند صلواتی حکم صادر نماید.
     تعریف محارب در قانون مجازات اسلامی:
     ماده‌ی 183؛ هر کس که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم، دست به اسلحه ببرد، محارب و مفسد فی الارض است.
در ماده‌ی 186 این قانون بیان شده که هر گروه و با جمعیت متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند مادامیکه مرکزیت آن باقی است، تمام اعضاء و هواداران آن که در موضع آن گروه یا جمعیت و یا سازمان را می‌دانند و به نحوی در پیشبرد اهداف آن فعالیت و تلاش مؤثر دارند محاربند؛ اگرچه در شاخه‌ی نظامی شرکت نداشته باشند.
اما تبصره‌ی این قانون دست قاضی را کاملا باز می‌نماید:
جبهه‌ی متحدی که از گروهها و اشخاص مختلف تشکیل شود، در حکم واحد است.
این تبصره و ماده‌ی 186 دارای تفسیرهای مختلفی است.
اما ماده‌ی 188 این قانون(قانون مجازات اسلامی):
هر کس در طرح براندازی حکومت اسلامی خود را نامزد یکی از پست‌های حساس حکومت کودتا نماید و نامزدی او در تحقق کودتا به نحوی مؤثر باشد، محارب و مفسد فی الارض است.
به احتمال فراوان ماده‌ای که جناب سخنگوی قوه‌ی قضائیه به آن استناد دارد همین ماده است.
قاضی می‌تواند موسوی و کروبی را مصداق نامزدی برای کودتا بداند.
حد محارب در قانون مجازات اسلامی
ماده‌ی 190) حد محاربه و افساد فی‌الارض یکی از چهار چیز است:
1- قتل.
2- آویختن به دار.
3- اول قطع دست راست و سپس پای چپ .
4- نفی بلد.
این مجازات برگرفته از این آیه ی قرآن است:
(مائده/33) سزاى كسانى كه با الله و پيامبرش محاربه می‌کنند و در زمين به فساد مى‏كوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت‏ يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.


ماده ی 191) انتخاب حد محاربه با قاضی است.... .



1/19/12

مقایسه‌ی حرکت زشت گلشیفته‌ی فراهانی و آیه‌ای گهربار الله در قرآن مجید.

  وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا (نساء/24) و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنهائی كه مالك (آنها در جنگ) شده‏ايد، اينها احكامي است كه الله بر شما مقرر داشته و زنان ديگر غير از اينها (زنانی که در جنگ به غنیمت گرفته اید) در صورتی برای شما حلال است كه با اموال خود آنها را اختيار كنيد در حالي كه پاكدامن باشيد و از زنا خودداري نماييد, پس هنگامیکه از آنها بهره بردید واجب است که مزد آنها را بپردازيد و گناهي بر شما نيست نسبت به آنچه با يكديگر توافق كرده‏ايد بعد از تعيين مهر، الله دانا و حكيم است.
     خوب به تفسیر این آیه به نقل از "تفسیر المیزان" توجه کنید؛ آیا نمایانیدن بدن خویش زشت‌تر است یا تجاوز جنسی آشکار، آن هم به زنی شوهردار؟!
    

1/17/12

تمام جریانات ساندیسی پالان خری بیش نیستند.

      جریان انحرافی، جبهه‌ی پایداری، اصول‌گرایان ساندیسی و سایر اسامی و نامهای مسخره....
      جمهوری اسلامی در به راه انداختن جنگ زرگری استاد شده است، مقامات مخلتف حکومت اسلامی از مدتها پیش می‌دانستند که این انتخابات با استقبال کم مردم برگزار خواهد شد؛ لذا اتاق فکر این نظام فاشیستی دینی، با به راه انداختن جنگ زرگری چنین القا می‌نمایند که اگر فلان جریان در کشور حاکم شود، چنین خواهد شد و چنان! مگر از چنین چیزی که شده امکان داشت به بدتر بشود؟ 
     اگر خری از ریشه خر باشد آیا با جابجائی و تعویض پالان آن مشکل خر بودنش برطرف خواهد شد؟ همگان می‌دانیم که این خر کجاست و در کجای هرم قرار دارد.

1/16/12

خواهم آمد، اما نه با شعار شبانه‌ی الله اکبر، زیرا نمی‌خواهم متهم به استفاده‌ی ابزاری از دین شوم.

    رژیم حاکم بر کشور ما بر مبنای اعتقادات و شعارهای اسلامی بنا نهاده شده است، یادم می‌آید که چگونه در عاشورای 88 جوانانی که سعی داشتند با ابزار دین به جنگ استبداد دینی بروند، گرفتار اعتقادات و نگاه تمامیت‌خواهانه‌ی دستگاه قضائی حکومت شدند و مظلومانه پرپر گشتند.
    من خواهم آمد، زیرا که می‌دانم در این رژیم گرفتار مرگ تدریجی خویش شده‌ام و شاهد فروپاشی باقیمانده‌ی نام میهنم هستم.
       خواهم آمد اما نه با شعار "الله اکبر"؛ زیرا نمی‌خواهم متهم به استفاده‌ی ابزاری از دین مردم شوم، دینی که گرچه معتقدم باید مورد نقد قرار گیرد، اما تا زمانیکه امری شخصی تلقی شود یقینا مورد احترام من هم خواهد بود.
    مانند 25 بهمن 89 خواهم آمد و ترجیح می‌دهم اگر قرار باشد شبانه شعاری سر دهم، سوت بزنم تا اینکه متهم به بازی با احساسات مردم شوم  و با زبان بی‌زبانی بگویم که مایل هستم کشورم از چاله به گودال بیفتد.

1/15/12

اگر شایگان اسفندیاری، کاربر قدیمی و توانای بالاترین، را دستگیر کرده باشند!

    سایت مشرق خبری را آورده مبنی بر اینکه نویسنده‌ی وبلاگ گامرون و از کاربران قدیمی بالاترین" در بندرعباس دستگیر شده است؛ او با نام مستعار"شایگان اسفندیاری" می‌نوشت.
     سایت هرمزگان نیوز نیز همین خبر را جزء خبرهای تأیید نشده‌ی خویش بیان نموده است.
     با توجه که ایشان از قلم توانائی در نوشتن طنز برخوردار بودند و همچنین از جمله کاربران قدیمی سایت بالاترین بودند، وظیفه‌ی تمامی اعضای این سایت اشتراک‌گذاری است که ضمن پی‌گیری خبر، اقدامات لازم را جهت حمایت از ایشان به عمل آورند، زیرا حمایت از ایشان حمایت از تمامی از جان گذشتگانی است که از داخل میهن اقدام به نوشتن چنین مطالبی می‌کنند.
    وی در سایت فارسی دنباله و فرندفید نیز فعالیت می‌کرد.

1/10/12

چگونه به دینی احترام بگذارم که پیروانش 33 سال است مشغول نابودی کشورم هستند؟

     سی و سه سال است که کشور را بر مبنای شریعتی اداره می‌نمایند که متعلق به 14 قرن پیش است، اگر کوچکترین انتقادی از رأس هرم قدرت یعنی "ولی امر خودخوانده‌ی جهان اسلام" داشته باشی انگار از رسول الله انتقاد کردی، این رژیم خود را به اسلام پیوند زده است به گونه‌ای که هیچ راهی برای نقد آن وجود ندارد جز نقد اسلام.
       اگر از قوانین عصر حجری آن در مورد اعدام محارب بپرسی، تو را متهم به انتقاد از الله و فرستاده‌اش می‌کنند.
       اگر از ستمی که به زنان جامعه بر طبق همین قوانین روا داشته می‌شود را بازگو نمائی، باز شما را دشمن همین خدا می‌دانند.
       اگر بگوئی که خامنه‌ای جنایتکار است، خواهند گفت تو از نایب امام زمان ایراد می‌گیری.
       پرسشی که از هم‌میهنان مسلمان مؤمن به این دین دارم این است که آیا برای کسی که اندکی و فقط اندکی به فکر ایران و آینده‌اش است، راهی جز نقد اسلام و شکستن تابوهای این دین وجود دارد؟
      آیا برای من نوعی ایرانی که اندکی از قوانین و تاریخ این دین اطلاع دارم، جهت نقد خامنه‌ای راهی جز اینکه بگویم امام زمانتان وهمی بیش نیست، وجود دارد؟
      من چگونه حکومت اسلام را مورد کنکاش و نقد قرار دهم و هم‌زمان به قوانین اسلامی احترام بگذارم؟
      ساختمانی که بر شالوده‌ی سست و کج بنا نهاده شده است، هر اندازه هم به آن زرق و برق دهند روزی فرو خواهد ریخت و اگر کسی از این کجی اطلاع داشته باشد بر آن زندگی آرامی نخواهد داشت، زیرا می‌داند که خانه‌اش کجاست.
      امروز دیدم که یکی از همین جنایتکارانی که با نام خدا و پیغمبر به ثروت نجومی دست یافته است(1) گفته که در آینده ایران با قحطی مواجه خواهد شد، ننگ است برای کشوری که بر روی ذخایر نفت خوابیده و بهترین موقعیت ژئوپولوتیک را داراست اینده‌ی خویش را اینگونه تاریک ببیند!
     هم‌میهنان گرامی من، بیائید و ریشه‌ی واقعی این همه ستمی که در طی این سی و سه سال بر ما گشته را بشناسیم، آیا منشأ همه‌ی این عقب‌ماندگی قوانین ارتجاعی اسلام نیست؟
     همه باید دست در دست هم دهیم تا میهن خویش را از یوغ این دین جنایت پرور که مانند ویروسی خطرناک به جان کشورمان افتاده تا در پرتو آن تنگدستان به امید زندگی بهتری پس از مرگ به لقمه‌ نانی دلخوش باشند و ستمگران همواره بر اریکه‌ی پادشاهی خویش تکیه زنند، نجات دهیم.
      آیا سه دهه حکومت روحانیون اسلامی بر ایران برای آزمودن و شناخت این خمس‌بگیران مرفه جامعه کافی نیست؟

    آیا برای رسیدن به دمکراسی راهی جز نقد دین و شکستن تابوهای دینی که در واقع پوششی هستند برای جنایت وجود دارد؟


     درد است که اینگونه شاهد فروپاشی میهن باستانی خویش باشیم، درد است درد!

==================================
(1) عسگراولادی مسلمان



1/7/12

پیشگوئی عجیب امام خمینی در مورد اقتصاد ایران!

       امام خمینی یکی از عرفای به نام زمان ماست، برای فهم تک تک جملات ایشان باید کتاب‌ها نوشت، یکی از سخنان ایشان که اکنون فضلا و عرفا از آن رمزگشائی نموده‌اند، جمله بسیار پرمغز ایشان در زمینه‌ی اقتصاد است آنجا که فرمود:
"اقتصاد مال خر است".
       از آنجائیکه ایشان به سرچشمه‌ی عرفان و معرفت وصل بودند، سخنانشان هم عرفانی بود، او نیک می‌دانست که پس از آن حضرت چه کسی جانشین او خواهد شد و تمامی اقتصاد کشور را در دست خواهد گرفت به گونه‌ای که کل اقتصاد مال ایشان خواهد بود؛ وی می‌دانست که مردم او را با چه نامی صدا خواهند زد، خامنه‌ای رهبر یا همان خ‌ر و به عبارت روشنتر "خر".
     همانگونه که عرفاء متوجه شدند در حال حاضر تمامی اقتصاد ایران مال خر می‌باشد، از نفت گرفته تا آستان قدس رضوی و بنیاد مستضعفان و جانبازان و ....؛ هیچ طرح اقتصادی که خلاف نظر ایشان باشد امکان ظهور ندارد، پس واقعا اقتصاد مال خر است.
     البته این سخن امام خمینی مانند اسوه‌اش رسول الله دارای جنبه‌های مختلفی است که آیندگان مفهوم آن را بهتر از ما خواهند فهمید.
    

1/6/12

کجای این حکومت اسلامی است؟!

        رفتار و کردار این حکومت در طول سی و سه سال اخیر نشان می‌دهد که این حکومت نه تنها اسلامی نیست بلکه این رژیم بوئی از اسلام نبرده است!
      کجای اسلام به جهادگران در راه این دین مجوز تجاوز جنسی را به زنان و دختران باغی داده است؟
     کجای این دین به حکومت اسلامی دستور داده است که اگر کسی از این دین برگشت و به عبارت دیگر مرتد شد باید کشته شود؟!
     اگر این رژیم به زنان و دختران سرزمین‌مان احترامی نمی‌گذارد و آنان را مانند کالائی جنسی در خدمت مسلمین گرامی قرار می‌دهد و اگر این نظام معتقد است که حق خواهر در ارث نصف برادرش و همچنین گواهی زن کمتر از نصف مردان است، گناه اسلام چیست؟
      کجای اسلام دستور داده که مسلمین و غیر مسلمین در قوانین با هم برابر نیستند؟
     انسان انگشت به دهن می‌ماند زمانیکه می‌بیند کافران از اسلام و قرآن بی‌خبر اینگونه به این دین مبین می‌تازند و معتقدند که رفتار آخوند نمونه‌ی تمام نمای رسول الله می‌باشد!
      اگر می‌بینند که رفتار خمینی قبل از پیروزی حکومت اسلامی و هنگامیکه در پاریس بود با کردار نامبرده پس از پیروزی این انقلاب در تضاد است، گناه رسول الله چیست؟ مگر رسول الله زمانیکه در مکه بود در مقایسه با بیانیات ایشان در مدینه رفتار دوگانه‌ای از خویش نشان دادند؟  آیات الهی همیشه سخن از رفتار خوب با کفار دارد و برای آنان احترام قائل است، به گونه ای که در هیچ جائی از قرآن سخنی از کشتار نیست.
      اندکی به خود آئید و این دین مبین را به باد حملات بی‌شرمانه نگیرید!
      دل هر انسان مسلمان به درد می‌آید هنگامیکه مشاهده می‌نماید اینگونه حکومت آخوندهای ایران به اسلام و مسلمین ضربه می‌زنند.


جناب کارشناس مغناطیس، آقای بنی‌صدر، شما دیگه بس کن!

       ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهوری حکومت اسلامی در بیان توجیه حجاب اجباری فرمودند: از موی زنان امواج مغناطیسی برمی‌خیزید که مردان را تحریک می‌کند.
      قطع به یقین نامبرده و سایر معجزه‌تراشانی مانند عبدالعلی بازرگان فرزند اولین نخست وزیر حکومت اسلامی که او هم از کاشفان اعجاز ریاضی قرآن می‌باشند(1) در عقب ماندگی فرهنگی مردم ما نقش اساسی را بازی می‌کنند، اینان هستند که دانش بشری را با خرافات دینی درهم می‌آمیزند تا مایعی قابل نوشیدن ساخته آن را به خورد مردم دهند، مردمی که دانش را بهتر از خرافات دینی می‌پذیرند.
       آقای بنی‌صدر که آخوندزاده می‌باشد قطع به یقین کسی است که خرافات دینی در تمامی وجودش ریشه دوانیده است، دلیلش هم روشن است؛ چرا تا حالا بابت آن مهملاتی که به خورد جامعه داده بود، عذرخواهی نکرده است.
==========================================
(1)
 ایشان مدعی هستند که از دل قرآن اعجاز ریاضی را استخراج نموده اند.

1/5/12

ننگ است بر ما که قانون فرا عصر حجری بر کشورمان حاکم باشد!

      تمامی قوانین مدنی حاکم بر کشور ما برگرفته از فقه اسلامی است، یقینا انسانهای دوران نوسنگی هم برخی از این قوانین را انجام نمی‌دادند.
      یکی از زشت‌ترین مواردی که در قانون مجازات اسلامی وجود دارد موضوع مساحقه است، مایه‌ی ننگ بشریت است که کشوری در قانونش چنین باشد که اگر دو زن در زیر یک لحاف بخوابند و دو بار به آنها تذکر داده شود  مرتبه‌ی سوم باید شلاق بخورند و در مرتبه‌ی چهارم اعدام!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شاید باورش برای بیشتر شما سخت باشد، اگر چنین است ماده‌ی "127"، "129" و "131" قانون مجازات اسلامی و این حدیث در وسائل الشیعه را بخوانید تا مطمئن شوید.
      آیا می‌توان به دمکراسی رسید و در عین حال این قوانین را مقدس شمرد؟
      آیا می‌توان به دمکراسی رسید و همچنان دستورات محمد ابن عبدالله را خدائی و غیر قابل تغییر شمرد؟
      دردناک است که روشنفکران جامعه‌ی ما همچنان از نقد این قوانین ضد بشری خودداری می‌نمایند و به اصطلاح با اسلام تعارف دارند.

1/2/12

نشان دادن این فیلم بیان دردی است که مکتب خمینی بر بسیاری از خانواده‌ها تحمیل کرده است.

        فیلمی را نشان دادم که در آن پدری معتاد به مواد روانگران سر فرزندش را بریده بود، آن گونه که من شنیدم او در اعترافاتش گفته است که وی تصور می‌کرد سر یک گوسفند را می‌برد، این فیلم را در بالاترین قرار دادم، اما آن گونه که گفته شد به دلیل نشان دادن صحنه‌ی کودک‌آزاری حذف گردید، کسی و یا کسانیکه تصمیم به حذف آن نمودند باید متوجه باشند که بیان درد جامعه نه تنها کودک‌آزاری نیست بلکه گامی است در راه نشان دادن مشکلاتی آنان.
      اگر ما اینگونه نشان دادن این موارد را کودک‌آزاری تلقی نمائی مطمئن باشید که ریشه‌ی این معضل اجتماعی خشکانیده نخواهد شد؛ آیا نشان دادن این فیلم ترویج و تشویق به کودک‌آزاری است یا آگاهسازی جامعه از معضلات لایه‌ی پنهان اجتماع؟
      آیا تابو کردن این موارد خود گامی نیست را راه کودک‌آزاریهای آینده؟
     آیا نباید جامعه را از بلائی که خمینی و فرزندانش بر سر این کشور آورده‌اند آگاه نمود؟     
================================
(1)
این هم لینک حذف شدن