یک سال پیش در چنین روزی "دکتر مسعود علی محمدی" استاد فیزیک ذرات بنیادی، در برابر منزلش ترور شد که با جار و جنجال زیادی از جانب حاکمیت مواجه گردید؛ این ترور زمانی انجام گردید که حاکمیت مشغول سرکوب مخالفین خیابانی خویش بود، پس از این جنایت حکومت برنامهی عادی تلویزیون را قطع کرد تا این ترور را پوشش دهد، این ترور کانون خبری جدید را ایجاد کرد و تا حدودی آنچه که در خیابانهای ایران میگذشت را تحت شعاع خویش قرار داد؛ در ابتدا اعلام گردید که وی از دانشمندان هستهای است و ادعا نمودند که در برنامهی اتمی ایران شرکت دارد، اما بعدا مشخص گردید که هیچ ارتباطی با سازمان انرژی هستهای ایران ندارد، نکتهی قابل توجه در مورد ایشان دوست و ارتباط نزدیک وی با احمد شیرزاد، نمایندهی سابق مجلس و استاد فیزیک هستهای دانشگاه بود؛ پرفسور علی محمدی از لحاظ سیاسی کاملا به اصلاح طلبان نزدیک بود، و در تظاهرات ضد حکومتی همراه دانشجویان خویش شرکت کرده بود. همچنین روایت احمد شیرزاد از چگونگی تشییع جنازهی وی هم خواندی و تأمل برانگیز است.
در آن زمان رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه ادعا نمود، شواهدی در دست است که ثابت میکند این ترور به دست عوامل آمریکا و اسرائیل بوده است، شواهدی که هیچگاه ارائه نشد.
نکتهی بعدی که در این ترور قابل متوجه بود، پاک کردن سریع صحنهی جرم توسط مأموران آتش نشانی بود، کاری که در هیچ جای دنیا پس از چنین عملی صورت نخواهد گرفت.
و اکنون یک سال از آن ماجرا گذشته است، یک سالی که در آن مدت دو نفر دیگر از استادان هستهای ترور شدند، دو ترور اخیر همزمان با بحث تحریم ایران و درست پیش از مذاکره با غرب صورت گرفت که عاملین این ترورها نیز در پردهای از ابهام هستند!
پرسشی که در میان افکار عمومی همچنان بیپاسخ مانده است این است که چگونه سازمان اطلاعات ایران توانستند ریگی را دستگیر کنند و قاتلان پزشکانی که در تهران ترور میشدند را شناسائی نمایند، اما از شناسائی عاملین این ترورها عاجز هستند؟
فرضیههای مطرح در آن زمان چنین بود:
1- حکومت این کار را انجام داده تا با ایجاد فضای تبلیغاتی، چنین وانمود نماید که فضا عمومی کشور بر اثر همین به اصطلاح اغتشاشات نا امن میباشد، تا بتواند با نظانی و بسته کردن فضای کشور، جلو هر صدای مخالفی را بگیرد.
2- حکومت این کار را انجام داده است؛ زیرا احتمال میداده است که فرد ترور شده ممکن است به غرب پناهنده گردد و در آنجا اسرار نظامی را فاش نماید.
3- سازمانهای جاسوسی کشورهای خارجی عاملان این جنایت هستند. اگر این فرضیه را بپذیریم پس نامبرده باید از اطلاعات ذیقیمتی آگاهی داشته باشد، اگر چنین است؛ پس چرا سازمانهای اطلاعاتی کشور نتوانستند چنین اقداماتی را پیشبینی نمایند؟
زیرا در شرایطی که شهر کاملا از سوی نظامیان و برای جلوگیری از به اصطلاح اغتشاش کنترل میگردد، فرضیهای غیر از دخالت حکومت و انتساب آن به جریان به قول خودشان معاند، را نمیتوان مطرح نمود.
No comments:
Post a Comment